درباره تلاشهای پرهزینه بازیکنان فوتبال در کلینیکهای زیبایی بکشم و خوشگلم کن!
فیزیک متناسب، صورت بدون نقص، دندانهای مرتب و... از عواملی است که به شخص، اعتماد به نفس داده و او را در فعالیتهای اجتماعی، آماده، سرحال و قدرتمند میسازد. دروازهبانهایی که خوشچهرهتر و البته...
خوشتیپها بخش عمدهای از پرونده موضوعی فوتبال ما را میسازند؛ «لژی» که برخلاف تصور همگان، حضورشان در عرصه فوتبال بسیار مهم بوده است. در ایران برخلاف سایر کشورهای دنیا، به این مقوله اهمیت و ارزش زیادی داده نشده، درحالیکه زیبایی چهره، هارمونی اجزای صورت، تناسب اندام و خوشاندامی و بالاخره خوشپوشی، از معیارها و مصادیق موفقیت در فوتبال ما به حساب میآید.
خوشتیپها، کاپیتان برزیل
در برزیل، بحث چهره خوب آنقدر اهمیت دارد که سالهاست کاپیتان تیمملی برزیل را عناصر خوشچهره و خوشتیپ تشکیل میدهند. در سالهای مورداشاره کارلوس آلبرتو، ریوهلینو، سوکراتس، ادینهو، رای و دونگا کاپیتانهای خوشتیپ تیمملی برزیل بودند. مثلا در سال1970 پله بازیکن تیمملی برزیل، ستاره و بزرگترین مرد فوتبال دنیا بود، اما «کارلوس آلبرتو داسیلوا» کاپیتان تیمملی برزیل بود.
در سال1982، در حضور بزرگانی چون «زیکو»، کاپیتان تیم فوتبال برزیل دکتر سقراط بود که در برزیل و زبان لاتین به «دکتر سوکراتس» معروف بود یا در سال1994 علیرغم حضور بهبهتو، روماریو و... رای، برادر کوچکتر و خوشتیپ سوکراتس، کاپیتان تیمملی فوتبال برزیل بود. در آلمان، انتخاب کاپیتانها براساس نظر همه اعضای تیم بوده است، البته در عرصه باشگاهی، اما در عرصه ملی کاپیتان تیمملی آلمان همواره دارای اعتبار بوده است.
مثلا رومنیگه در حضور هروست هروبش، پل برایتنر، مانفرد کالتز و... و کلینزمان در حضور ماتئوس و البته ماتئوس هم در حضور کلاوس آلوفس کاپیتان تیم ملی ژرمنها بودند. اما در برزیل آنچنان که گفتیم بازوبند کاپیتانی تیمملی براساس خوشتیپ بودن به اعضای تیم داده میشد.
دروازهبانهای روحیهبخش
فیزیک متناسب، صورت بدون نقص، دندانهای مرتب و... از عواملی است که به شخص، اعتماد به نفس داده و او را در فعالیتهای اجتماعی، آماده، سرحال و قدرتمند میسازد. دروازهبانهایی که خوشچهرهتر و البته از لحاظ فیزیکی متناسبترند، معمولا در این عرصه موفقترند.
زامورای اسپانیایی، پلانیچکای اهل چکسلواکی سابق، لویاشین و رینا داسایف روس، اولیور کان آلمانی، کاسیاس و خوزه لوئیز آرکونادای اسپانیایی، شوماخر، بودو ایلگنر و ایکه ایمل آلمانی، ری کلمنس، پیتر شلیتون و گوردون بنکس انگلیسی و...؛ اگر به چهرههای این بازیکنان هم نگاه کنید بیشتر مطلب فوق را در مییابید.
گفتنی است در میان دروازهبانهای ایرانی هم معمولا دروازهبانهای خوشتیپ موفقتر بودهاند. امیر آقاحسینی، عزیز اصلی، فرامرز ظلی، ناصر حجازی، بهرام مودت، نادر فریادشیران، وازگن صفریان، بهروز سلطانی، احمدرضا عابدزاده، نیما نکیسا، پرویز برومند، هادی طباطبایی، مهدی رحمتی، شهاب گردان و علیرضا حقیقی از برتریهای بصری بهره بسیار برده و به همین نسبت در فوتبال هم روند موفقی داشتهاند.
عزیز اصلی، ناصر حجازی، احمدرضا عابدزاده و نیما نکیسا افرادی بودند که به همین علت بر روی پرده نقرهای هم حضور داشتند و نقشآفرینی کردند. در مقاطعی هم رقبای این افراد، تسلیم محض آنها بودند و حتی از نظر فوتبالی و روحیه افت میکردند که از آن جمله میتوان به ابراهیم میرزاپور و بهزاد غلامپور اشاره کرد. ظاهر و چهره عابدزاده چنان روحیهای به بازیکنان تیم، مربیان و تماشاگران میداد که مثالزدنی بود.
به سبک ایتالیاییها
بازیکنان ایتالیا در هر دورهای، جذابترین مرد فوتبال را انتخاب میکردند. نزد آنها جذابیت همواره مولفهای خاص برای بازیکنان خوشتیپ به شمار میرود. بر این اساس، دینوزوف، آنتونیو کابرینی، مارکو تاردلی و روبرتو باجو بارها به عنوان بازیکنان جذاب معرفی شدند.
در سال1990 که ایتالیا میزبان جامجهانی بود، روبرتو باجو به عنوان زیباترین و دیهگو مارادونا به عنوان زشتترین بازیکن تیمهای حاضر در جام جهانی معرفی شدند. این مسأله نشان میدهد معیار ایتالیاییها در بحث زیبایی، محبوبیت و جذابیت عمومی و در بحث زشت بودن هم نفرت بوده است.
ایتالیاییها به علت تنفر خود از مارادونا او را منفورترین و زشتترین فوتبالیست انتخاب کردند. در میان ایتالیاییها همچنین کاناوارو، جیانینی، مارکو تاردلی، روبرتو باجو، فرانچسکو توتی، نیکلا برتی، دینو باجیو و... از مردان خوشتیپ عرصه فوتبال به شمار میروند.
عیب گذاشتن روی دیگران
فوتبالیستهای ما معمولا روی همبازیانشان عیب میگذارند و ظاهر آنها را مورد تمسخر قرار میدهند. مثلا پنجعلی در مورد قلیچ میگفت که مادرش میخواسته به او غذا بدهد رویش را برمیگردانده و قلیچ میگوید، صورت پنجعلی را تا به حال حتی مادرش هم نبوسیده است! بحثها و مثلهای زیادی هم در این عرصه داریم مثلا مرتضی کرمانی درباره چهره حمید درخشان میگفت که او روی صورتش 10عمل جراحی کرده و مو هم کاشته، اما هنوز قابل تحمل نشده است.
در میان قدیمیترها هم چهره زشت و یا فانتزی بازیکنان باعث میشد که لقب خاصی داشته باشند، مثل احمد خوکی و مهدی چونه. دادگان میگوید در یکی از بازیها مهدی الف زمین خورد، وقتی از زمین برخاست، داور بازی را قطع کرد و گفت پزشک به زمین بیاید، چانه بازیکن تیم سفید در رفته است! این روزها، مجتبی ز را هم همبازیانش مسخره میکنند!
خوشتیپهای دهه50
دهه50 هم فوتبالیست محبوب زیاد داشت. اگر پروین را به عنوان سلطان پرسپولیس استقلال به شمار میآوردند، مسعود مژدهی و محمود خوردبین را خوشچهرهترین بازیکنان استقلال و پرسپولیس میدانستند.
در آن زمان فوتبال خوشتیپهای دیگری هم داشت که از آن جمله میتوان به ناصر حجازی، علی پروین و... اشاره کرد. به پروین، علی زاغی میگفتند به خاطر چشمهای رنگی و تیلهایاش.
حجازی در آن مقطع تیپ معمولی داشت ولی مثل قالی کرمان هرچه از سنش میگذشت خوشتیپتر میشد. ناصرخان وقتی مربی شد دیگر هیچکس را به عنوان خوشتیپ قبول نداشت.
جواد ا...وردی، داوود میرطوسی، حسن روشن و... هم جزو خوشتیپهای زمان خود بودند، ولی بیتردید بازیکنان پرسپولیس اوایل دهه50 یعنی عزیز اصلی، جعفر کاشانی، حسین کلانی و همایون بهزادی در خوشتیپ بودن، حرف اول را میزدند، بهخصوص همایون بهزادی که در آن دوره ضمن خوشتیپی، محبوب و محجوب هم بود.
در سال1348 به او پیشنهاد بازی در فیلمی برمبنای شخصیت خودش به نام سرطلایی دادند و دستمزدی در حد دستمزد گرانترین ستاره سینما در آن مقطع که نایبقهرمان المپیک در رشته کشتی بود به او پیشنهاد میدادند.
اصولا استفاده از شخصیتهای جذاب ورزش در سینما فرمول کارسازی بوده است. ورزشکاران به خاطر توان، قدرت بدنی و تحرک خاص از عهده نقشهای سینمایی برمیآمدند. براین اساس بود که ناگهان جذابهای فوتبال و ورزش ما از سوی سینماگران دعوت میشدند.
ایلوش خوشابه، قهرمان پرورشاندام کشور، احمد حقپرست (سعید راد) قهرمان بولینگ، حسین یاریار فوتبالیست، علیرضا لرستانی قهرمان کشتی آسیا، احمدرضا عابدزاده فوتبالیست و... توسط سیامک یاسمی، ساموئل خاچیکیان و یدا... صمدی وارد عرصه ورزش شدند.
میگویند مسعود مژدهی سلطان لباس بود. بهترین و معتبرترین مارکهای لباس به او میرسید، حتی خوانندگان موسیقی پاپ قبل از رفتن به استودیو برای ضبط، تلویزیون و شرکت در کنسرت نزد مژدهی رفته و از او در زمینه پوشیدن لباس کمک میگرفتند. خوردبین هم در میان پرسپولیسیها چنین نقشی را داشت. مرور تیمملی ایران در سالهای میانی دهه50 نشان میدهد چهره بازیکنان این نسل واقعا مورد اقبال عمومی بوده است. مرور کنید تا باورتان شود؛ حجازی، آندرانیک، نصرا... عبداللهی، کازرانی، حسن نظری، حسن روشن، علی پروین، نایبآقا و...
خوشتیپهای دهه60
استاندارد خوشتیپی در دهه60 نسبت به دهه50 متفاوت شد و البته این استاندارد با دهه70 متفاوت بود. در دهه50 عموم خوشتیپها و استاندارد تیپ و قیافه آنها با استاندارد خوشتیپی دهه60 متفاوت بود. آنها به مدل و الگوی «هیپی»های دهه70 نزدیک بودند.
مو و محاسن آنها هم بسیار بلند بود. شما افراد زیادی را در دهه50 با سبیل و محاسن انبوه میبینید مثل غفور جهانی، محمد مایلیکهن، مسعود مژدهی و... بعضیها هم ریش کوتاهتر و مرتبتری داشتند مثل قلیچ، علی پروین، محمد صادقی، محمد دادگان، حسن نظری و آندرانیک اسکندریان، ولی در دهه60 خوشتیپها چهره معقولتری پیدا کردند؛ موی کوتاهتر و ریش اندک.
مدل موی دهه شصتی مدل موی فرق از وسط باز شده بود. در دهه60 رضا رجبی، رضا چلنگر، شاهرخ بیانی، رضا احدی، مجید نامجومطلق و رفتهرفته در پایان دهه احمدرضا عابدزاده مردان خوشتیپ این نسل بودند.
در دهه60 تیپها کمی تغییر کرد و بسیاری از مردان بدون ریش و سبیل قدیمی عرصه ورزش صاحب ریش و سبیل شدند که از آن جمله میتوان به محمد پنجعلی، حمید درخشان، رضا رجبی و... اشاره کرد، اما شاهرخ بیانی چهره محبوبتری داشت که از ابتدا ریش و سبیل داشت و بعدها هم ریش و سبیل خود را حفظ کرد و امروز به دسته پیشکسوتان جذاب و خوشچهره تعلق دارد که ما هنوز هم از او به عنوان یکی از مردان خوشچهره و خوشتیپ آن نسل و همچنین نسل امروز یاد میکنیم.
خوشتیپهای دهه70
سشوار، مولفه اصلی خوشتیپی در دهه70 شد. موهای بلند و ایستاده و منظم در کنار هم که اگر دو تار مویش تکان میخورد کل مو، نامنظم به نظر میرسید. سمبل چنین تیپهایی رضا شاهرودی با موهای بلند بود. نیما نکیسا، کوروش تشتزر، علی اکبریان، مهرداد میناوند و... سایر بازیکنان خوشتیپ این عصر بودند.
حمید استیلی و مهدی مهدویکیا، مردان ظهورکرده نسل دهه70 هم جزو خوشتیپها بودند، اما بدون تردید سمبل خوشتیپی دهه70، رضا شاهرودی بود که او را با مالدینی مقایسه میکردند.
حتی در مقطعی گفته میشد که وقتی به تمرین تیمملی دیر رسیده و مایلیکهن سرمربی وقت تیمملی او را بازخواست کرده است، او با چهرهای حق به جانب اعلام کرده که شما حق بازخواست کردن من را ندارید، چون یکصد هزار تماشاگر در ورزشگاه من را صدا میکنند و به من رضا مالدینی میگویند.
خوشتیپهای دهه80
استاندارد خوشتیپی در دهه80 نیز تغییر یافت. خوشتیپهای این دهه از هنجار جامعه فاصله گرفتند. ظاهر و پوشش تغییر کرد. حتی لوازم آرایش وارد مصادیق خوشتیپی شد. بازیکنان برای ترمیم چهره خود به سراغ عملیات مختلف جراحی زیبایی رفتند. این درحالی بود که کار از یک جراحی ساده بینی هم گذشته بود. بینیهای بزرگ، استخوانی و یا چاق تبدیل به بینیهای ظریف و کوچک شد.
بعد از بینی، جراحی گونه هم در دستورکار قرار گرفت. بسیاری از بازیکنان این دهه گونههای خود را جراحی کرده و با اضافه کردن پروتز روی استخوان گونه و بهرهمندی از گونههای برجسته به زیبایی خود افزودند.
در مرحله بعد نوبت برجسته کردن لبها شد. لبهایی که با پروتز حجیم میشد. بعد از پروتز و عملیات زیبایی نوبت به زیباسازی بصری بود. عملیات سولاریوم یا همان برنزه شدن با استفاده از دستگاهها و رنگ کردن مو به اشکال مختلف هم مد شد. افراد کممو هم از 2روش استفاده میکردند؛ یکی ترمیم دائمی مو با تارهای کاشتهشده دائمی و دیگری تراشیدن مو با تیغ که این شیوه در میان اهالی فوتبال طرفداران زیادی داشت.
بعضی از اهالی فوتبال که نمیتوانستند با تمرین و مهارتهای فوتبالی، چربی شکم را حذف کنند، به لیپوساکشن یعنی برداشتن چربی با جراحی روی آوردند. در این سالها افرادی چون جواد نکونام، مسعود شجاعی، علیرضا نیکبخت واحدی و... جزو این افراد هستند. کسانی هم هستند که خودشان را با جراحیهای مختلف پروتستیک و... تغییر دادهاند که از آن جمله میتوان به عنایتی، کعبی، نیکبخت، شیث رضایی و.. اشاره کرد.
همشهری تماشاگر