برای استفاده از همه امکانات سایت باید جاوا اسکریپت مرورگر خود را فعال کنید.

لیگ دهم، داستان تیم های پرمهره ای که فوتبال بی منطق ارائه می کنند!

فوتبال باشگاهی ما نیاز به یک خانه تکانی گسترده در حوزه مربیان باشگاهی دارد، نیاز امروز فوتبال ما مربیانی است که با دانش خود بتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند،

بابک امیری رحیمی/خبرگزاری پارس فوتبال

لیگ نهم در حالی به پایان رسید که سپاهان قهرمانی را با اقتدار جشن گرفت و لیگ دهم در حالی آغاز شد که مدعیان لیگ با بازی های آنچنانی آب سردی را بر روی دست هوادارانشان می ریزند و این تحلیلی است از فراز فرود لیگی که مربیانش از فوتبال روز دنیا درس نمی گیرند.اگر بخواهیم کلاه خود را قاضی کنیم نباید از کنار ضعف های مربیان خود در اکثر باشگاهها به راحتی گذر کنیم اگر چه هوادار هم باشیم، تیم های ما بر پایه سیستم های بازی می کنند که بسیار پیش پا افتاده اند و این را می توان از سبک و سیاق اکثر بازی های تیم های لیگ برتری دید، متاسفانه عدم تزریق افکار تاکتیکی درست و بروز به تیم های ما موجب شده که بازیکنان تیم های باشگاهی ما با فوتبال روز دنیا فاصله زیادی داشته باشند، نمی توان انکار کرد که ضعف زیاد مربیان ما در تزریق فوتبال درست مهندسی شده که در حال حاضر در اکثر لیگ های متمول دنیا شاهد آن هستیم، تیم های باشگاهی ایران را با مشکل جذب تماشاگر مواجه کرده است و این به عینه قابل مشاهده است.با نگاهی به سبک بازی تیم های مدعی لیگ برتر چون سپاهان اصفهان، پرسپولیس، استقلال و ذوب آهن می توان به عمق فاجعه فوتبال باشگاهی ایران پی برد، هر سال دریغ از پارسال، متاسفانه در سه هفته اول لیگ شاهد آن بوده ایم که سپاهان از همان سیستم 2-5-3 قدیمی استفاده می کند که در دنیای امروزی کسی از این پایه سیستم برای تیمش استفاده نمی کند و این در حالی است که پایه سیستم تیم پرسپولیس که دایی را بالای سر خود می بیند بر پایه بازیکن محوری استوار است و این در حالی است که تاریخ مصرف این نوع فوتبال هم خیلی وقت است به سر آمده است.تاکتیک های که این دو مربی بزرگ فوتبال ایران در اوایل فصل بکار گرفته اند نشانی از جذابیتی که فوتبال برای تماشاگران بدنبال دارد را بروز نداده، مگر نتیجه که آن هم مقطعی دل هواداران را خوش می کند و چه بسا مربیانی بوده اند که از هفته اول تا هفته سوم  انواع و اقسام سیستم ها را آزموده اند اما در آخر پایه سیستم خود را به همان پایه سیستم سال قبل برگردانده اند و این نشان می دهد فوتبال باشگاهی ما نتواند دورنمای خوبی را برای درخشش در باشگاههای آسیا داشته باشد، استقلال هم پایه سیستم اش چندان تعریفی ندارد و همان تمرکز بر روی بازیکنان جنوبی چون میلاد میداودی و ارسال مستقیم پی ریزی شده که خیلی وقت است دیگر چنگی به دل نمی زند و این نشان دهنده ضعف بازی خوانی مربیانی است که از فوتبال روز دنیا درس نمی گیرند، در این میان داستان تیم های متمول دیگر چون استیل آذین و ذوب آهن هم از اینها اسفناک تر است، چرا که سیستم حرکات تیم هایشان همین حرکات تک ستاره هایشان است .اما این داستان فوتبال باشگاهی لیگ کشوری است که باشگاه هایش بصورت چرخشی از معدود مربیانی سود می برند که داشته های آنها از دیروز تا به امروز تغییر چندانی نکرده است. بواقع نمی توان با این مربیان و با سبک و سیاق تیم های که مربیان آنها از فوتبال روز دنیا درس لازم را نمی گیرند انتظار شق القمر کردن را داشت چرا که فوتبال دنیا در حال حاضر ره خود می رود و فوتبال ما ره دیگری.فوتبال باشگاهی ما نیاز به یک خانه تکانی گسترده در حوزه مربیان باشگاهی دارد، نیاز امروز فوتبال ما مربیانی است که با دانش خود بتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند، همانگونه که مدتی با حضور دنیزلی در ایران شاهد بازی های از تیم های پاس و پرسپولیس بودیم که تا به امروز در کمتر تیمی شاهد آن بازی ها هستیم، در هر صورت این زنگ خطری برای فوتبال کشوری است که مربیانش عرصه را بر تازه واردها همیشه تنگ می کنند به گونه ای که تازه واردها مجبور می شوند هم چون کرانچار، وینگادا، دنیزلی و . . . عطایش را به لقایش ببخشند و فرار کنند.
تاریخ: 1389/5/23
موضوع: فوتبال
اشتراک گذاری:          
لینک کوتاه:

نظرات
نام:
ایمیل:
وب سایت:
متن:
کد امنیتی:کد امنیتی
تکرار کد امنیتی: