برای استفاده از همه امکانات سایت باید جاوا اسکریپت مرورگر خود را فعال کنید.

حتی یک تشکرخشک و خالی هم از من نکردند/ غلامحسین مظلومی: برادرم پرویز دوست نداشت در استقلال بمانم /نباید برادرم را واسطه برکناری من کنند/باید بدانند که دل من را شکستند /اختلاف من و پرویز بر می گردد به .../این مقام ها رفتنی اند

حتی یک تشکرخشک و خالی هم از من نکردند/ غلامحسین مظلومی: برادرم پرویز دوست نداشت در استقلال بمانم /نباید برادرم را واسطه برکناری من کنند/باید بدانند که دل من را شکستند /اختلاف من و پرویز بر می گردد به .../این مقام ها رفتنی اند 7:02:00 pm - 1389/ 5/ 7 : در تاريخ خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام اندازه فونت : غلامحسین مظلومی مدیر فصل گذشته استقلال پس از تغییرات مدیریتی و رفتن امیررضا واعظی آشتیانی و آمدن علی فتح‌الله زاده، خیلی سریع و ناگهانی از تیم آبی‌پوش تهرانی دور شد.

پس از استعفای صمد مرفاوی از سرمربیگری استقلال و رایزنی های مدیریت قبلی برای انتخاب سرمربی جدید، بسیاری انتظار داشتند غلامحسین مظلومی پای برادر کوچک خود یعنی پرویز مظلومی را به استقلال باز کند. اما گزینه‌هایی که واعظ به سراغ آنها می‌رفت مربیانی غیر از پرویز مظلومی بودند. پس از جدایی آشتیانی، فتح الله زاده رای به انتخاب پرویز مظلومی به عنوان سرمربی تیم داد و غلامحسین مظلومی توقع داشت تا برادرش پشت او بایستد و برای ماندنش در مجموعه استقلال از او حمایت کند. اما این اتفاق رخ نداد تا غلامحسین خان این‌روزها حسابی از پرویز ناراحت باشد. مدیر فصل پیش استقلال از مجموعه فعلی دلخور است چرا که معتقد است رفتار درست و شایسته‌ای را با او نداشتند. مظلومی در این رابطه به سوالات ما پاسخ داد.

 

آقای مظلومی خیلی ناگهانی از استقلال و هیاهوی آن فاصله گرفتید.

طبیعت فوتبال ما این است. هر مدیر که می‌آید مجموعه مورد نظر خودش را می‌آورد. من هم به نظر مدیران فعلی احترام می‌گذارم.

 

برای ادامه همکاری از شما دعوت نشد یاخودتان دیگر تمایلی به ادامه کار نداشتید؟

قرارداد من با باشگاه تمام شده بود. اگر تمایل به همکاری داشتند خودشان زنگ می‌زدند. آقای فتح‌الله زاده اگر دوست داشت که با من کار کند باید به من زنگ می‌زد. حتی اگر نمی‌خواست که در تیم کاری‌اش باشم حداقل باید به من زنگ می‌زد و به صورت مستقیم این موضوع را به من می‌گفت نه اینکه برادرم پرویز را واسطه کند و از او بخواهد که به من زنگ بزند و اعلام کند که به من نیازی نیست.

 

مگر پرویز مظلومی در تماس با شما چه چیزی گفت؟

او به من زنگ زد و رخصت گرفت و بعد هم به من اعلام کرد انشاء الله در سال‌های آینده با هم کار می‌کنیم. این حرف یعنی اینکه نمی‌خواهد با من همکاری داشته باشد. من هم نمی‌گویم چرا من را نخواستند اما حداقل فتح‌الله زاده باید معرفت به خرج می‌داد و من را به باشگاه دعوت می‌کرد و در یک جلسه خودش این موضوع را به من می‌گفت یا حداقل یک تماس خشک و خالی می‌گرفت و ضمن تشکر از زحماتی که برای استقلال انجام داده بودم به من می‌گفت که دیگر نیازی به حضورم نیست. نه اینکه به پرویزخان مازاد بودن من را اعلام کند. البته به من گفتند چون در سفر بوده نتوانسته تماس بگیرد اما فکر می‌کنم قبل یا بعد از آن این فرصت را داشت که این کار را انجام بدهد. یک مدیر حق دارد که تیمش کاری‌اش را تعیین کند. نمی‌گویم چون من را برکنار کرد مدیر بدی است اما موضوع مهم اینجاست که از فتح‌الله زاده توقع داشتم که رفتار بهتری با من داشته باشد. فتح‌الله زاده حق دارد هرکسی را که می‌خواهد به عنوان همکار خود انتخاب کند. اما او نباید برادرم را واسطه برکناری من کند. از پرویز خان هم این گلایه را دارم که او نباید قبول می‌کرد که به من زنگ بزند و خبربرکناری‌ام را اعلام کند. نمی‌دانم چرا نظری‌جویباری را آوردند پرویز خان می‌توانست از من حمایت کند و بگوید که اگر برادرم نباشد من هم نیستم. اما او این کار را نکرد.

 

پس توقع داشتید که پرویز مظلومی شما را در کادر جدید استقلال جای می‌داد؟

پرویز خان باید می‌گفت اگر برادرم نباشد من هم نیستم. از او توقع داشتم که از من حمایت کند. اما این کار را نکرد. به عنوان یک برادر بزرگتر و یک پیشکسوت که استخوانش را برای استقلال خرد کرده تحمل چنین موضوعی سخت است. اما توکلم بر خداست. ما همیشه استقلالی‌ هستیم و همیشه استقلالی می‌مانیم. پرویز خان، پورحیدری و فتح‌الله زاده عزیزان من هستند و آنها را دوست دارم و به آنها حق می‌دهم که باکسی که دوست دارند کار کنند. اما باید بدانند که دل من را شکستند.

 

شاید چون شما در تیم مدیریتی واعظ جای داشتید نمی‌خواستند با شما همکاری کنند؟

واعظ مدیر قابل احترامی برای من بود. هر مدیری که می‌آید یک مجموعه را برای خود در نظر می‌گیرد. من تا پیش از آمدن به استقلال نه واعظ را می‌شناختم و نه کوچکترین تماس و آشنایی با او داشتم. زمانی که از من دعوت به همکاری کرد برای کمک به استقلال با جان و دل پذیرفته‌ام. حالا هم هرکجا که بنشینم از او و  مدیریتش تعریف می‌کنم. من سال گذشته همین ورزشگاه دستگردی را برای استقلال زیر قیمت از فرماندهی ناجا اجاره کردم. حداقل کارکرد من در فصل گذشته این بود که صدمیلیون تومان زیر قیمت یک زمین تمرین برای استقلال جور کردم. قرارداد من با باشگاه هم 30 میلیون بود که 25 میلیون تومان آن را خرد خرد گرفتم و 5 میلیون دیگر باقی مانده که هنوز به من نداده‌اند. برای گرفتن طلبم هرچقدر به باشگاه زنگ می زنم کسی جواب من را نمی‌دهد. اما بدانید من برای پول به استقلال نیامدم. اگر طلبم را دادند که دادند اگر ندادند فدای سر استقلال.

 

اختلاف‌ کهنه شما و پرویز مظلومی همچنان پابرجاست؟

این اختلاف به آن زمانی بر می‌گردد که من سرمربی استقلال بودم. آن موقع پرویزخان را که سی و سه‌چهار ساله بود روی نیمکت می‌نشاندم و به جوانترهایی مثل چنگیز و گروسی باز می‌دادم اما او می‌خواست بازی بکند و از همان موقع هم برای من خط و نشان کشید. حتی از او دعوت کردم تا به عنوان کمک بیاید و در کنار من بنشیند اما ترجیح داد  برود و با منصور پورحیدری کار کند. ارتباط من و پرویز خان از آن زمان خراب شد.

 

پس فکر می‌کنید مظلومی هنوز هم بابت آن قضایا از شما دلخور و ناراحت است؟

اگر ناراحت نبود چه ایرادی داشت من را که بالاترین مدرک‌های مربیگری از جمله A آسیا را دارم و سرمربی تیم ملی امید و استقلال بودم را کنار خود روی نیمکت قرار می‌داد. یعنی من نمی‌توانستم به او روی نیمکت هیچ کمی بکنم؟ منصور پورحیدری هم عزیز من است اما او می‌توانست مدیر فنی باشد و من به عنوان سرپرست کنار استقلال باشم اما همین کدورت کهنه باعث شد تا پرویزخان دوست نداشته باشد که من در استقلال بمانم. برادرم در حقم کم لطفی کرد. البته باز هم می‌گویم بیش از همه از فتح‌الله زاده گلایه دارم. در شان او نبود که با من اینگونه برخورد کند. و به این سادگی من را کنار بگذارد بدون اینکه حتی یک تماس خشک و خالی با من بگیرد. او برادرم را رو در روی من قرار داد و از او خواست تا خبر برکناری من را اعلام کند. حداقل کارکرد من در فصل گذشته این بود که وظایف خود را به عنوان سرپرست وظایفم را خوب انجام داده بودم و حاشیه‌ها را از استقلال دور کرده بودم. بابت این کارها می شد یک تشکر و خسته نباشید خشک و خالی به من بگویند که این راهم دریغ کردند. به عنوان یک پیشکسوت و استخوان‌خرد کرده استقلال در مورد ظلم واقع شدم. اما باید بدانیم که این صندلی‌ها و این مقام‌ها می‌آیند و می‌روند و تنها مرام و معرفت آدم‌ها باقی می‌مانند.
تاریخ: 1389/5/7
موضوع: فوتبال
کلمات کلیدی: ، ، ،
اشتراک گذاری:          
لینک کوتاه:

نظرات
نام:
ایمیل:
وب سایت:
متن:
کد امنیتی:کد امنیتی
تکرار کد امنیتی: