جدیدترین افشاگریهای فوتبال ایران/هرگز از ساكت و قلعهنويي نخواهيم گذشت!/نظر هواداران برايم مهم بود
اختلاف فيروز كريمي و اميرعابديني در فوتبال ايران بر كسي پوشيده نيست. آنها در طول همكاري خود فراز و فرودهاي زيادي را تجربه كردهاند اما، اين بار بر سر عدم صعود تيم داماش گيلان به رقابتهاي ليگ برتر كه "عابديني" مقصر اصلي آن را فيروز كريمي ميداند جنگي تازه سر گرفته است. جنگي كه با اتهام زدنهاي مديرعامل باشگاه شروع شد و با پاسخهاي خونسرد و گاهي بيربط فيروز كريمي ادامه يافته است.
فيروز كريمي در تازهترين اظهارات و در پاسخ به ادعاهاي امير عابديني علاوه بر رد اظهارات اخير او مدعي شده است كه ساختار كلي ورزش داماش گيلان به گونهاي است كه هيچ يك از تيمهاي اين باشگاه در سالهاي اخير موفقيتي نداشتهاند و ناكامي تيم فوتبال اين باشگاه نيز ناشي از همين روند بوده است. او از گروهي موسوم به "پليكان" سخن گفته كه به ادعاي او مسبب اتفاقات ناخوشايندي براي جوانان رشت بوده است اما، او گفته كه نميخواهد چيز بيشتري از اين گروه بگويد.
متن كامل اظهارات «فيروز كريمي» كه از طريق نمابر در اختيار ايسنا قرار گرفته است به شرح زير است:
* گويا بحث داماش گيلان، فيروز كريمي و امير عابديني قرار نيست به اين زوديها فيصله يابد. ناكامي در مرحله پليآف، باز هم نوك پيكان انتقادات از سوي مديرعامل باشگاه داماش را متوجه شما ساخته است؟
ـ اين مساله از نظر من تمام شده است اما براي تنوير افكار عمومي لازم ميدانم به نكاتي اشاره كنم و به برخي آقايان گوشزد كنم كه نميتوان با فرافكني، مردم هوشمند و فهميده گيلان را گمراه كرد. بحث من محدود به تيم فوتبال داماش گيلان نميشود. با يك نگاه به تيمهاي واليبال، بسكتبال و ساير تيمهاي فوتبال اين مجموعه در ردههاي سني مختلف ميتوان به سادگي فهميد كه غير از تيمهاي فوتبال بزرگسالان داماش گيلان آن هم تا مرحله پليآف، توفيقي نصيب برادران خسروي به عنوان مالكين اين تشكيلات نشده است. البته آنها با يك تفكر اساسي و منطقي وارد عرصه ورزش شدهاند و هزينههاي سنگيني براي تيمداري در رشتههاي مختلف و ردههاي گوناگون كردهاند اما متاسفانه به دلايلي نتيجه مطلوب حاصل نشد.
* اوا اينكه آيا منظورتان نوع مديريت امير عابديني بر تيمهاي ورزشي داماش است؟ دوم اينكه طبعا ضرر مالي تشكيلات داماش متوجه مديرعامل باشگاه هم خواهد شد و نميتوان ادعا كرد عابديني بابت اين قضيه هيچ گونه دغدغه خاطري نداشته و ندارد.
ـ من فقط اين را ميدانم كه تمام هزينههاي باشگاه را برادران خسروي ميپردازند و عابديني هيچ نقشي در سرمايهگذاريهاي صورت گرفته ندارد. حتي نميدانم وي حقوقبگير تشكيلات است يا خير.
* اما تا قبل از آن مصاحبه امير عابديني نوع اظهارنظرهاي شما در مورد او متفاوت بود؟
ـ قبل از پاسخ به اين سوال بايد عنوان كنم حضور در صحنه جرايد به هر قيمت، چه به لحاظ توجيه عملكرد و چه به لحاظ پرستيژ مديريتي ديگر جايگاهي در كسب موفقيت و محبوبيت افراد و يا اثبات توانمندي ندارد و اصطلاحا چاه بايد از خودش آب داشته باشد. در مورد شروع همكاري با امير عابديني بايد بگويم من با همان نگاه 15 سال پيش و تصوري كه از مديريت سالهاي دور او داشتم، وارد كارزار عمل شدم اما فكر نميكردم به دلايل واهي از كار بركنار شوم.
* عابديني مدعي است دلايلي محكمه پسند براي خواستن عذر شما داشته است؟
ـ كدام دلايل منطقي؟ صحبتهاي او را دوباره مرور كنيد! عابديني به 3 دليل؛ عدم اتخاذ سيستم بكش بكش روي دروازه حريفان؛ عدم اعتراض شديد به داوران و جلز و ولز نكردن كنار زمين عذر من را خواست. البته من به تصميم وي احترام ميگذارم اما همين طرز تفكرات بود كه باعث شد در بازي با صنعت نفت آبادن آن نتايج اسفناك رقم بخورد. لابد آن جا هم فدراسيون فوتبال و يا داور مسابقه مقصر بود! ناكامي تيمهاي فوتبال داماش درود، داماش تهران و تيمهاي واليبال و بسكتبال هم تقصير فدراسيون فوتبال بود؟ طي سالهاي مديريت عابديني در حدود دو دهه گذشته نيز علي كفاشيان مقصر ناكاميهاي او بوده است؟
* يعني در ناكامي داماش گيلان، غير از امير عابديني هيچ كس را مقصر نميدانيد؟
ـ به اعتقاد من تمام بازيكنان و اعضاي باشگاه از جمله اركان تشكيلات داماش به نحو شايسته تلاش كردند. بازيكنان هم در طول فصل سنگ تمام گذاشتند. هيات فوتبال گيلان نيز نهايت همكاري را با ما داشت. اين هيات توانمند و لايق، زمينه صعود تيمهاي چوكا و سپيدرود رشت به ليگ دسته اول را فراهم ساخت و به نوعي شايستگي خود را نشان داد. اما اشكال كار داماش گيلان چيز ديگري بود.
* اتفاقا عابديني هم معتقد است اشكال كار شما بوديد و براي اثبات گفتههاي خود، مدعي داشتن ادله قانع كنندهاي است.
ـ من هم در صورت احساس نياز، اداي تكليف خواهم كرد و خدمت خسروي، مالك باشگاه داماش گيلان ميروم و توضيحات لازم را به وي ارائه خواهم كرد. مواردي نيز وجود دارد كه آنها را از طريق كميته انضباطي پيگيري خواهم كرد. اگر لازم باشد از طريق مقامات قضايي نيز اين موارد را دنبال ميكنم.
* مديرعامل باشگاه داماش گيلان مدعي است به دليل رفتاري كه از شما ديده، براي نخستين بار در طول فعاليت مديريتياش دست به تغيير اين چنيني سرمربي تيم خود زده است. در اين مورد و نيز بحث تسويه حساب مالي با باشگاه چه توضيحي براي ارائه كردن داريد؟
ـ اگر علاقهمندان ورزش از نحوه مديريت وي در سالهاي نه چندان دور گذشته خاطرهاي به ذهن ندارند، حداقل در 14 ماه گذشته به ياد دارند كه به فاصله چند بازي تا پايان ليگ برتر، چه تغييرات متعددي در كادر فني تيم پگاه رخ داد و امسال نيز در تيمهاي مختلف داماش درود و داماش تهران چند مربي عوض شد؟ اما در مورد تسويه حساب با باشگاه حاضرم با كمال ميل در كميته انضباطي حضور يابم و مراحل قانوني اين روند را طي كنم. در اين مورد بيانصافي است كه از عابديني تشكر نكنم چرا كه انصافا وي با تمام حرف و حديثهاي موجود، در اين زمينه به من كمك كرد.
* به نظر شما حيف نبود آن تيم مقتدر بازيهاي مرحله گروهي، اين چنين در مرحلهي پلي آف ناكام شود و تمام زحمتهاي صورت گرفته ضايع شود؟ خودتان براي اتفاقي كه رخ داده احساس ناراحتي و يا پشيماني نميكنيد؟
* من ناراحت هستم اما پشيماني سهم كساني است كه با مشاهده نتايج تيم در بازيهاي مرحله گروهي، تصور كردند ميتوان صعودي آسان به ليگ برتر داشت؛ و لو آن كه آن بلا را بر سر كادر فني بياورند. صعود البته آسان نبود اما امكانپذير بود. حالا خيلي چيزها ثابت نشده است. با اين حال اجازه نميدهم هيچ بازيكن و يا فردي از اعضاي تيم در مورد مساله پيش آمده بين من و عابديني اظهار نظر كند. من از وي گله دارم اما به هيچ وجه اجازه نميدهم كسي از روي تملق و يا چاپلوسي در نزد من كوچكترين بياحترامي به عابديني بكند و در مورد وي حرف نامربوطي به زبان بياورد.
* عابديني معتقد است شما با مديران بزرگ كار نكردهايد و به همين سبب نتوانستيد با او ادامه همكاري دهيد.
ـ من افتخار همكاري با تاج، ملاحي، آجورلو، ساكت، فتحالله زاده، شفق، طباطبايي، مهنام، اماني، هيبدي، شفيعزاده و... را داشتهام. به نظر شما اين افراد مديران كوچكي هستند؟ بزرگتر از اين مديران در عرصه فوتبال باشگاهي داريم؟ من فكر ميكنم موضوع كاملا برعكس است و نحوه قطع همكاري من با عابديني، حاوي واقعيات ديگري است كه در مورد مديران قبلي چنين مسالهاي به اين شكل رخ نداده بود.
* با اين حساب بايد باز هم در قضيه ناكامي داماش گيلان در صعود به ليگ برتر دنبال مقصر و يا مقصرين مجهول بگرديم؟
ـ نه! به هيچ وجه، من مقصرين اصلي اين ناكامي را به شما معرفي ميكنم. از آنجايي كه اخيرا باب شده هر كس هرجا به دليل مشكلات تيمي و يا عدم توانمندي شخصي گناه ناكامي خود را گردن مجموعه سپاهان مياندازد، من هم از اين فرصت استفاده كرده و براي توجيه مشكل موجود در داماش گيلان، صراحتا اعلام ميكنم باشگاه سپاهان، ساكت و امير قلعهنويي در اين ناكامي سهم به سزايي ايفا كرده و هرگز از آنها نخواهيم گذشت.
* امير عابديني در آخرين مصاحبه خود صراحتا اعلام داشته كه پاداش پرداختي به بازيكنان از سوي مديران تشكيلات، با جرح و تعديل به آنان داده ميشده و در واقع درصدي از آن كسر ميشده است. اين قضيه واقعيت دارد؟
ـ در اين مورد "علي قاسميان" كاپيتان بومي داماش گيلان بهتر از من ميتواند توضيح دهد. قضيه از اين قرار بود كه بنا به درخواست بازيكنان 2 الي 3 درصد از تمام پاداشها كسر و تحويل علي قاسميان و بهزاد داداشزاده كه خود در اين زمينه بيشترين كمك را ميكرد، ميشد تا به بيماران بيبضاعت داده شود. البته اين قانون در مورد خود من هم اجرا ميشد.
* بحث واريز مبلغي هنگفت به حساب شما در روز بازي با شيرين فراز كرمانشاه را تاييد ميكنيد؟
ـ من يك مثال براي شما ميزنم؛ اگر روزي ماموران جان بر كف نيروي انتظامي يك كاروان مواد مخدر را ضبط كنند و اين امر مصادف شود با خارج شدن مبلغي از حساب عابديني، آيا ميتوان اين دو موضوع را به هم مرتبط دانست؟ آيا ميتوان مشكلي كه وي از بابت دندان درد داشته و دارند را با قضيه فوق ربط داد؟ مگر اينها با هم ارتباطي دارند؟
* تصميمگيري براي تيم در يك آرايشگاه را چگونه تفسير ميكنيد؟
ـ اگر هم صحبتي در مورد مصالح تيم با طرفداران و افراد صالح صورت گرفته، همان صحبتها تيم را به مرحله پلي آف رساند اما تصميمگيري در دهكده ساحلي نتايج مرحله پليآف را رقم زد. من براي نظر طرفداران تيم در كوچه و بازار هم احترام قائل بودم اما نظر عابديني و دوستانش ارزشي برايم نداشت، ناراحتي او از همين موضوع است كه هنگام تصميمگيريهاي فني به عابديني اجازه ورود به اتاق مربيان را نميدادم. امروز شما متوجه ميشويد كه من حق داشتم و اگر غير از اين بود، نتايج مرحله پليآف در بازيهاي گروهي هم تكرار ميشد.
* موضوع نفرات اضافي كنار زمين چه بود؟ آيا شما از تمام بازيكنان در تمرينات استفاده نميكنيد؟
ـ عابديني فقط يك روز در رشت سر تمرينها آمد كه در آن 10 دقيقه هم به دليل رانندگي شبانه، كنار زمين استراحت كرد. وقتي سراغش رفتم و دليل بسته بودن چشمانش را پرسيدم، او گفت معمولا موقع فكر كردن چشمهايش را ميبندد. امروز كه فكر ميكنم ميبينم وي خيلي بيش از حد معقول به فكر تيم بودند و فكر ميكردند!
* چرا با عابديني به مشكل برخورديد؟
ـ اولا اينكه من همواره به مافوق خود احترام گذاشته و مديران خود را دوست داشته و دارم. اما در مورد عابديني همان طور كه گفتم آخرين بار او را 15 سال قبل كه رييس فدراسيون فوتبال بود، ديدم و من مربي تيم ملي بودم. در واقع با تصورات همان روزها با داماش گيلان قرارداد بستم اما وي عوض شده بود. همان مشكل دنداندردهاي شديد و پلك روي پلك گذاشتنهايي كه بيش از 10 ثانيه طول ميكشيد، نشان ميداد عابديني با گذشته فرق كرده است. من ابتدا فكر ميكردم اين پلك زدنهاي طولاني مدت نوعي بيتوجهي به من در هنگام مواجهه با اوست اما بعدها فهميدم كه مشكل چيز ديگري است!
* با اين حال همين آدمي كه شما معتقديد چشمانش اغلب اوقات بسته بود، از مردم رشت عذرخواهي ميكند و نشان ميدهد آن چنان هم كه شما ميگوييد بيخيال نيست و در خواب غفلت به سر نميبرد.
ـ مگر با عذرخواهي، نشاط و شادابي به جوانان بيگناه رشت بازميگردد؟ برد و باخت هميشه در ورزش وجود داشته و خواهد داشت. هر شكستي در ورزش قابل جبران است اما مشكلاتي كه در دهكده ساحلي براي برخي جوانان معصوم و بيتجربه رشت به وسيلهي گروه پليكان به وجود آمد و من نميخواهم خيلي در مورد آن صحبت كنم، به هيچ وجه قابل جبران نيست. هر كس مسبب چنين فجايعي شود، قطع به يقين سر عزيزانش هم مشكلات مشابهي اتفاق خواهد افتاد.
* گروه پليكان ديگر چه صيغهاي است؟
ـ همان گروهي كه به دلايل خاص دائم پلك روي پلك ميگذاشتند و زمان هوشياري آنان كمتر از زمان استراحتشان بود.
* اين وسط شما و عابديني عليه يكديگر مصاحبه ميكنيد و مالكان باشگاه داماش گيلان نميدانند آخر سر حق با چه كسي بود؟
ـ برادران خسروي كه با زحمات بسيار توانستهاند صدها ميليارد تومان درآمد داشته باشند، انصافا با درايت و لياقتي كه از خود بروز دادهاند و زحمتي كه كشيدهاند، كسب اعتبار كردهاند اما سپردن اختيار بخشي از اين درآمدها به دست افرادي كه نميدانند كجا چگونه عمل كنند، باعث از بين رفتن بركت آن قسمت از اموالشان شد كه اين مساله نه خداپسندانه است و نه در حق مردم گيلان روا است.
* روند همكاري شما با باشگاه فولادگستر تبريز به كجا انجاميد؟
ـ مديران فولادگستر با تمام مديران 23 سال عمر مربيگري من صحبتهاي مفصل داشتهاند و قبل از اينكه به ادعاهاي برخي آقايان استناد كنند، واقعيات را از زبان همكاران قبلي بنده شنيدهاند، انشاءالله بيست و سومين سال پياپي مربيگري خود را با اين تيم تبريزي تجربه خواهم كرد و اميدوارم با طي يك مسير منطقي و به دور از حاشيه، سال آينده همين موقع شاهد صعود سومين تيم ديار آذربايجان به ليگ برتر خواهيم بود. اين مهم شدني است و به اميد خدا محقق ميشود.
فيروز كريمي در تازهترين اظهارات و در پاسخ به ادعاهاي امير عابديني علاوه بر رد اظهارات اخير او مدعي شده است كه ساختار كلي ورزش داماش گيلان به گونهاي است كه هيچ يك از تيمهاي اين باشگاه در سالهاي اخير موفقيتي نداشتهاند و ناكامي تيم فوتبال اين باشگاه نيز ناشي از همين روند بوده است. او از گروهي موسوم به "پليكان" سخن گفته كه به ادعاي او مسبب اتفاقات ناخوشايندي براي جوانان رشت بوده است اما، او گفته كه نميخواهد چيز بيشتري از اين گروه بگويد.
متن كامل اظهارات «فيروز كريمي» كه از طريق نمابر در اختيار ايسنا قرار گرفته است به شرح زير است:
* گويا بحث داماش گيلان، فيروز كريمي و امير عابديني قرار نيست به اين زوديها فيصله يابد. ناكامي در مرحله پليآف، باز هم نوك پيكان انتقادات از سوي مديرعامل باشگاه داماش را متوجه شما ساخته است؟
ـ اين مساله از نظر من تمام شده است اما براي تنوير افكار عمومي لازم ميدانم به نكاتي اشاره كنم و به برخي آقايان گوشزد كنم كه نميتوان با فرافكني، مردم هوشمند و فهميده گيلان را گمراه كرد. بحث من محدود به تيم فوتبال داماش گيلان نميشود. با يك نگاه به تيمهاي واليبال، بسكتبال و ساير تيمهاي فوتبال اين مجموعه در ردههاي سني مختلف ميتوان به سادگي فهميد كه غير از تيمهاي فوتبال بزرگسالان داماش گيلان آن هم تا مرحله پليآف، توفيقي نصيب برادران خسروي به عنوان مالكين اين تشكيلات نشده است. البته آنها با يك تفكر اساسي و منطقي وارد عرصه ورزش شدهاند و هزينههاي سنگيني براي تيمداري در رشتههاي مختلف و ردههاي گوناگون كردهاند اما متاسفانه به دلايلي نتيجه مطلوب حاصل نشد.
* اوا اينكه آيا منظورتان نوع مديريت امير عابديني بر تيمهاي ورزشي داماش است؟ دوم اينكه طبعا ضرر مالي تشكيلات داماش متوجه مديرعامل باشگاه هم خواهد شد و نميتوان ادعا كرد عابديني بابت اين قضيه هيچ گونه دغدغه خاطري نداشته و ندارد.
ـ من فقط اين را ميدانم كه تمام هزينههاي باشگاه را برادران خسروي ميپردازند و عابديني هيچ نقشي در سرمايهگذاريهاي صورت گرفته ندارد. حتي نميدانم وي حقوقبگير تشكيلات است يا خير.
* اما تا قبل از آن مصاحبه امير عابديني نوع اظهارنظرهاي شما در مورد او متفاوت بود؟
ـ قبل از پاسخ به اين سوال بايد عنوان كنم حضور در صحنه جرايد به هر قيمت، چه به لحاظ توجيه عملكرد و چه به لحاظ پرستيژ مديريتي ديگر جايگاهي در كسب موفقيت و محبوبيت افراد و يا اثبات توانمندي ندارد و اصطلاحا چاه بايد از خودش آب داشته باشد. در مورد شروع همكاري با امير عابديني بايد بگويم من با همان نگاه 15 سال پيش و تصوري كه از مديريت سالهاي دور او داشتم، وارد كارزار عمل شدم اما فكر نميكردم به دلايل واهي از كار بركنار شوم.
* عابديني مدعي است دلايلي محكمه پسند براي خواستن عذر شما داشته است؟
ـ كدام دلايل منطقي؟ صحبتهاي او را دوباره مرور كنيد! عابديني به 3 دليل؛ عدم اتخاذ سيستم بكش بكش روي دروازه حريفان؛ عدم اعتراض شديد به داوران و جلز و ولز نكردن كنار زمين عذر من را خواست. البته من به تصميم وي احترام ميگذارم اما همين طرز تفكرات بود كه باعث شد در بازي با صنعت نفت آبادن آن نتايج اسفناك رقم بخورد. لابد آن جا هم فدراسيون فوتبال و يا داور مسابقه مقصر بود! ناكامي تيمهاي فوتبال داماش درود، داماش تهران و تيمهاي واليبال و بسكتبال هم تقصير فدراسيون فوتبال بود؟ طي سالهاي مديريت عابديني در حدود دو دهه گذشته نيز علي كفاشيان مقصر ناكاميهاي او بوده است؟
* يعني در ناكامي داماش گيلان، غير از امير عابديني هيچ كس را مقصر نميدانيد؟
ـ به اعتقاد من تمام بازيكنان و اعضاي باشگاه از جمله اركان تشكيلات داماش به نحو شايسته تلاش كردند. بازيكنان هم در طول فصل سنگ تمام گذاشتند. هيات فوتبال گيلان نيز نهايت همكاري را با ما داشت. اين هيات توانمند و لايق، زمينه صعود تيمهاي چوكا و سپيدرود رشت به ليگ دسته اول را فراهم ساخت و به نوعي شايستگي خود را نشان داد. اما اشكال كار داماش گيلان چيز ديگري بود.
* اتفاقا عابديني هم معتقد است اشكال كار شما بوديد و براي اثبات گفتههاي خود، مدعي داشتن ادله قانع كنندهاي است.
ـ من هم در صورت احساس نياز، اداي تكليف خواهم كرد و خدمت خسروي، مالك باشگاه داماش گيلان ميروم و توضيحات لازم را به وي ارائه خواهم كرد. مواردي نيز وجود دارد كه آنها را از طريق كميته انضباطي پيگيري خواهم كرد. اگر لازم باشد از طريق مقامات قضايي نيز اين موارد را دنبال ميكنم.
* مديرعامل باشگاه داماش گيلان مدعي است به دليل رفتاري كه از شما ديده، براي نخستين بار در طول فعاليت مديريتياش دست به تغيير اين چنيني سرمربي تيم خود زده است. در اين مورد و نيز بحث تسويه حساب مالي با باشگاه چه توضيحي براي ارائه كردن داريد؟
ـ اگر علاقهمندان ورزش از نحوه مديريت وي در سالهاي نه چندان دور گذشته خاطرهاي به ذهن ندارند، حداقل در 14 ماه گذشته به ياد دارند كه به فاصله چند بازي تا پايان ليگ برتر، چه تغييرات متعددي در كادر فني تيم پگاه رخ داد و امسال نيز در تيمهاي مختلف داماش درود و داماش تهران چند مربي عوض شد؟ اما در مورد تسويه حساب با باشگاه حاضرم با كمال ميل در كميته انضباطي حضور يابم و مراحل قانوني اين روند را طي كنم. در اين مورد بيانصافي است كه از عابديني تشكر نكنم چرا كه انصافا وي با تمام حرف و حديثهاي موجود، در اين زمينه به من كمك كرد.
* به نظر شما حيف نبود آن تيم مقتدر بازيهاي مرحله گروهي، اين چنين در مرحلهي پلي آف ناكام شود و تمام زحمتهاي صورت گرفته ضايع شود؟ خودتان براي اتفاقي كه رخ داده احساس ناراحتي و يا پشيماني نميكنيد؟
* من ناراحت هستم اما پشيماني سهم كساني است كه با مشاهده نتايج تيم در بازيهاي مرحله گروهي، تصور كردند ميتوان صعودي آسان به ليگ برتر داشت؛ و لو آن كه آن بلا را بر سر كادر فني بياورند. صعود البته آسان نبود اما امكانپذير بود. حالا خيلي چيزها ثابت نشده است. با اين حال اجازه نميدهم هيچ بازيكن و يا فردي از اعضاي تيم در مورد مساله پيش آمده بين من و عابديني اظهار نظر كند. من از وي گله دارم اما به هيچ وجه اجازه نميدهم كسي از روي تملق و يا چاپلوسي در نزد من كوچكترين بياحترامي به عابديني بكند و در مورد وي حرف نامربوطي به زبان بياورد.
* عابديني معتقد است شما با مديران بزرگ كار نكردهايد و به همين سبب نتوانستيد با او ادامه همكاري دهيد.
ـ من افتخار همكاري با تاج، ملاحي، آجورلو، ساكت، فتحالله زاده، شفق، طباطبايي، مهنام، اماني، هيبدي، شفيعزاده و... را داشتهام. به نظر شما اين افراد مديران كوچكي هستند؟ بزرگتر از اين مديران در عرصه فوتبال باشگاهي داريم؟ من فكر ميكنم موضوع كاملا برعكس است و نحوه قطع همكاري من با عابديني، حاوي واقعيات ديگري است كه در مورد مديران قبلي چنين مسالهاي به اين شكل رخ نداده بود.
* با اين حساب بايد باز هم در قضيه ناكامي داماش گيلان در صعود به ليگ برتر دنبال مقصر و يا مقصرين مجهول بگرديم؟
ـ نه! به هيچ وجه، من مقصرين اصلي اين ناكامي را به شما معرفي ميكنم. از آنجايي كه اخيرا باب شده هر كس هرجا به دليل مشكلات تيمي و يا عدم توانمندي شخصي گناه ناكامي خود را گردن مجموعه سپاهان مياندازد، من هم از اين فرصت استفاده كرده و براي توجيه مشكل موجود در داماش گيلان، صراحتا اعلام ميكنم باشگاه سپاهان، ساكت و امير قلعهنويي در اين ناكامي سهم به سزايي ايفا كرده و هرگز از آنها نخواهيم گذشت.
* امير عابديني در آخرين مصاحبه خود صراحتا اعلام داشته كه پاداش پرداختي به بازيكنان از سوي مديران تشكيلات، با جرح و تعديل به آنان داده ميشده و در واقع درصدي از آن كسر ميشده است. اين قضيه واقعيت دارد؟
ـ در اين مورد "علي قاسميان" كاپيتان بومي داماش گيلان بهتر از من ميتواند توضيح دهد. قضيه از اين قرار بود كه بنا به درخواست بازيكنان 2 الي 3 درصد از تمام پاداشها كسر و تحويل علي قاسميان و بهزاد داداشزاده كه خود در اين زمينه بيشترين كمك را ميكرد، ميشد تا به بيماران بيبضاعت داده شود. البته اين قانون در مورد خود من هم اجرا ميشد.
* بحث واريز مبلغي هنگفت به حساب شما در روز بازي با شيرين فراز كرمانشاه را تاييد ميكنيد؟
ـ من يك مثال براي شما ميزنم؛ اگر روزي ماموران جان بر كف نيروي انتظامي يك كاروان مواد مخدر را ضبط كنند و اين امر مصادف شود با خارج شدن مبلغي از حساب عابديني، آيا ميتوان اين دو موضوع را به هم مرتبط دانست؟ آيا ميتوان مشكلي كه وي از بابت دندان درد داشته و دارند را با قضيه فوق ربط داد؟ مگر اينها با هم ارتباطي دارند؟
* تصميمگيري براي تيم در يك آرايشگاه را چگونه تفسير ميكنيد؟
ـ اگر هم صحبتي در مورد مصالح تيم با طرفداران و افراد صالح صورت گرفته، همان صحبتها تيم را به مرحله پلي آف رساند اما تصميمگيري در دهكده ساحلي نتايج مرحله پليآف را رقم زد. من براي نظر طرفداران تيم در كوچه و بازار هم احترام قائل بودم اما نظر عابديني و دوستانش ارزشي برايم نداشت، ناراحتي او از همين موضوع است كه هنگام تصميمگيريهاي فني به عابديني اجازه ورود به اتاق مربيان را نميدادم. امروز شما متوجه ميشويد كه من حق داشتم و اگر غير از اين بود، نتايج مرحله پليآف در بازيهاي گروهي هم تكرار ميشد.
* موضوع نفرات اضافي كنار زمين چه بود؟ آيا شما از تمام بازيكنان در تمرينات استفاده نميكنيد؟
ـ عابديني فقط يك روز در رشت سر تمرينها آمد كه در آن 10 دقيقه هم به دليل رانندگي شبانه، كنار زمين استراحت كرد. وقتي سراغش رفتم و دليل بسته بودن چشمانش را پرسيدم، او گفت معمولا موقع فكر كردن چشمهايش را ميبندد. امروز كه فكر ميكنم ميبينم وي خيلي بيش از حد معقول به فكر تيم بودند و فكر ميكردند!
* چرا با عابديني به مشكل برخورديد؟
ـ اولا اينكه من همواره به مافوق خود احترام گذاشته و مديران خود را دوست داشته و دارم. اما در مورد عابديني همان طور كه گفتم آخرين بار او را 15 سال قبل كه رييس فدراسيون فوتبال بود، ديدم و من مربي تيم ملي بودم. در واقع با تصورات همان روزها با داماش گيلان قرارداد بستم اما وي عوض شده بود. همان مشكل دنداندردهاي شديد و پلك روي پلك گذاشتنهايي كه بيش از 10 ثانيه طول ميكشيد، نشان ميداد عابديني با گذشته فرق كرده است. من ابتدا فكر ميكردم اين پلك زدنهاي طولاني مدت نوعي بيتوجهي به من در هنگام مواجهه با اوست اما بعدها فهميدم كه مشكل چيز ديگري است!
* با اين حال همين آدمي كه شما معتقديد چشمانش اغلب اوقات بسته بود، از مردم رشت عذرخواهي ميكند و نشان ميدهد آن چنان هم كه شما ميگوييد بيخيال نيست و در خواب غفلت به سر نميبرد.
ـ مگر با عذرخواهي، نشاط و شادابي به جوانان بيگناه رشت بازميگردد؟ برد و باخت هميشه در ورزش وجود داشته و خواهد داشت. هر شكستي در ورزش قابل جبران است اما مشكلاتي كه در دهكده ساحلي براي برخي جوانان معصوم و بيتجربه رشت به وسيلهي گروه پليكان به وجود آمد و من نميخواهم خيلي در مورد آن صحبت كنم، به هيچ وجه قابل جبران نيست. هر كس مسبب چنين فجايعي شود، قطع به يقين سر عزيزانش هم مشكلات مشابهي اتفاق خواهد افتاد.
* گروه پليكان ديگر چه صيغهاي است؟
ـ همان گروهي كه به دلايل خاص دائم پلك روي پلك ميگذاشتند و زمان هوشياري آنان كمتر از زمان استراحتشان بود.
* اين وسط شما و عابديني عليه يكديگر مصاحبه ميكنيد و مالكان باشگاه داماش گيلان نميدانند آخر سر حق با چه كسي بود؟
ـ برادران خسروي كه با زحمات بسيار توانستهاند صدها ميليارد تومان درآمد داشته باشند، انصافا با درايت و لياقتي كه از خود بروز دادهاند و زحمتي كه كشيدهاند، كسب اعتبار كردهاند اما سپردن اختيار بخشي از اين درآمدها به دست افرادي كه نميدانند كجا چگونه عمل كنند، باعث از بين رفتن بركت آن قسمت از اموالشان شد كه اين مساله نه خداپسندانه است و نه در حق مردم گيلان روا است.
* روند همكاري شما با باشگاه فولادگستر تبريز به كجا انجاميد؟
ـ مديران فولادگستر با تمام مديران 23 سال عمر مربيگري من صحبتهاي مفصل داشتهاند و قبل از اينكه به ادعاهاي برخي آقايان استناد كنند، واقعيات را از زبان همكاران قبلي بنده شنيدهاند، انشاءالله بيست و سومين سال پياپي مربيگري خود را با اين تيم تبريزي تجربه خواهم كرد و اميدوارم با طي يك مسير منطقي و به دور از حاشيه، سال آينده همين موقع شاهد صعود سومين تيم ديار آذربايجان به ليگ برتر خواهيم بود. اين مهم شدني است و به اميد خدا محقق ميشود.
تاریخ: 1389/5/17
موضوع: فوتبال
نظر: 0
کلمات کلیدی: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،