ادبیات مدیران ما
تورج عاطف / خبرگزارس پارس فوتبال
در بسیاری از فرهنگها از ادبیات بعنوان مادر هنرها سخن گفته اند ادبیات ویژگی هائی دارد که نه تنها در هنر که در بسیاری از پدیده های اجتماعی نظیر مدیریت هم کار برد دارد و دنیای امروز بیش از پیش به این مقوله نگاه ویژه ای دارد و شاید کمتر کسی است که با واژه ” فرهنگ گفتمان ” بیگانه باشد اما به نظر می رسد که در ورزش ما همچنان واژه ادبیات در گنگی و معانی نامتعارف قرار دارد و همچنان استفاده می شود همان طوری که سالها است که این گونه بوده و در نتیجه بر ما همان می رود که تا به امروز رفته است با هم نگاهی به این کاستی مدیران ورزش در مقوله ادبیات یا فرهنگ گفتمان داریم
1/معاون سازمان تربیت بدنی
وقتی سخن از یک ورزشکار پیشکسوت و یک تحصیل کرده ورزش می شود نا خود آگاه توقعات نسبت به گفته های او بالا می رود و از این رو به سخنان دکتر حمید سجادی معاون تربیت بدنی با وسواس بیشتری توجه می شود اما او در گفته هایش عجیب واژه هائی دارد.
ایشان در پاسخ به اعتراض عیدی علیجانی که نایب رئیس فدراسیون دوو میدانی یعنی همان جائی است که قاعدتا سجادی بعلت کسوت در آن ورزش باید نگاه ویژه ای به آن داشته باشد می گوید ” گلایه های نایب رئیس فدراسیون هم احساس می کنم ( احساس ؟)به خاطر این است که از تعداد سکه های دریافتی اش ناراضی است ” … براستی می توان از مدیری با این طرز تفکر نسبت به مدیران زیر دستش انتظار موفقیت داشته باشیم ؟ از سوی دیگر این احساس جناب سجادی نسبت به نایب رئیس تحت مدیریتش باید رسانه ای می شد ؟ و این که نایب رئیسی که به خاطر سکه به زعم معاون سازمان فعالیت می کند چرا هنوز بر مسند کار است ؟
از سوی دیگر حمید سجادی در مورد فوتبال و کسب نتایج بد این فدراسیون می گوید ما هم انتظار بیشتری از فوتبال داشتیم ولی سازمان تربیت بدنی تا پایان جام ملتها کاری به فوتبال ندارد تا حمایت کامل از این ورزش برای کسب موفقیت در جام ملتها بکند !! … نباید از جناب دکتر در پست معاونت سازمان تربیت بدنی بپرسیم این چه حمایتی از فوتبال است که نامش ” کاری نداشتن ” است؟ در ادامه سجادی می گوید در ادبیات سعید لو برکناری وجود ندارد بلکه اولویت در مدارا است … می پرسیم آیا این مسئله خوب است ؟ این چه ادبیات مدیریتی است که در آن فرد ناکار آمد باید مدارا شود ؟براستی کسی از این ادبیات جناب معاون سر در می آورد؟
2/ رئیس سازمان تربیت بدنی
قصه رئیس هم در نوع خود و حکایتهای ادبی او هم جالب است. ایشان پس از نتایج بد تیمهای استقلال و پرسپولیس مدیران آنها را به سازمان فرا خواندند و در پایان جلسه به خبرنگاران گفتند به مدیران گفتیم که بیشتر دقت کنند !… حقیقتا ما نفهمیدیم دقت فتح الله زاده و کاشانی در چه موردی باید باشد!! مگر نمره فارسی آنها با چند تا غلط املائی کم شده که باید حالا دقت بیشتری بکنند ؟ دو تیم استقلال و پرسپولیس به همت همین مدیران تا اینجای کار که بازی های هفته دوم دور برگشت هم به اتمام رسیده نتوانسته اند انتظارات را بر آورده کنند. در این تیمها هیات مدیره وجود ندارد مشکل در بد بستن تیمهایشان داشته اند مشکل در ارنج و برنامه ریزی تمرین و نیمکت فنی خود داشته و این معنی اش این است که تیمها در بحث انتخاب کادر فنی هم چون بازیکنان خوب عمل نکرده و به قول فوتبالی ها تیم را خوب نبسته اند حال با توجه به این شرایط فتح الله زاده و کاشانی به چه باید دقت کنند؟
آنها باید قبل از رسیدن به این شرایط دقت می کردند. امروز این دو نماینده فوتبال در آُسیا نه آمادگی و نه بازیکن و نه هدف و نه برنامه ریزی و نه مدیریت منسجمی دارند و کار به جائی رسیده که لیدر اجیر شده برای این تیم تصمیم می گیرد و در این میان کاشانی و فتح الله زاده باید به چه چیزی دقت کنند ؟ لابد باید فکر کنیم که فتح الله زاده و کاشانی به زمین روند و گلهای نزده تیمهایشان و گل های مضحک خورده آبی و قرمز را با دقتشان رفع و رجوع کنند!!
آیا نباید این آقایان و خصوصا شخص رئیس که رئیس مجمع سر خها نیز هست بیشتر دقت می کرد و می دید که کار را باید به کاردان سپرده می شد ؟آیا رئیس به کفاشیان هم گفته است که با این نتایج تیم امید و جوانان و نوجوانان و بزرگسالان خیلی چیز ها بیشتر از دقت نیاز دارد ویا این که قرار است دیکته های پر غلط فوتبالی ها باز هم نوشته شود تا به قول معاون ایشان ادبیات مخالفت با بر کناری ایشان دچار تناقض نشود ؟