طعم بادام تلخ زیر زبان هوادار پرسپولیس !!
ایرج طالع / خبرگزاری پارس فوتبال
سالها پیش تر تیمی از تهران برای برگزاری یک دیدار دوستانه رهسپار اردبیل گردید . در بازگشت مربی آن تیم می گفت: اواخر بازی جوانکی لاغر اندام وارد بازی شد که بسان یک آهو می دوید و خسته نمی شد و تمام بازی را تحت تاثیر حضور خود قرار داده بود.
آن آهو علی دائی بود که خیلی دیر کشف و زود به شکوفائی رسید. او در عالم فوتبال به اندازه درج یک مقاله به افتخارات زیادی رسید . اما این اسطوره پا یان خوشی نداشت. چرا که آخرین جام جهانی برای او تبدیل به یک جهنم شد بطوری که مدتی در ینگه دنیا مجبور به اطراق گردید. سپس با لباس مربیگری در راه جام جهانی هم به جائی نرسید و مجله همشهری آنروزها حتی آگهی ترحیم برای او چاپ کرد اما غرور و پشتکار دائی باعث شد تا او دو باره برگردد و اینبار در قامت مربی پرسپولیس هویدا شود.
خیلی ها همان ابتدا این انتخاب را انتخاب خوبی نمی دانستند ولی حبیب اکاشانی که بیشتر بدرد تدریس دروس دینی در مدارس می خورد تا کاردرعالم فوتبال با بهره برداری از نام علی دائی( بی مشاور)هم باعث شد توجه هواداران به تیم معطوف شود و هم محبوبیت خود را تضمین نماید. غافل از اینکه دچار اشتباه شده چرا که درعالم فوتبال معدود بازیکنان نامی موفق شدند تا در کسوت مربیگری بجائی برسند.
با نگاهی بدور از تعصب و دیگر فاکتورهای مثبت دائی متوجه می شو یم که او پتانسیل و ژن مربیگری ندارد . و در ادامه دلایل این نقص را برایتان بر خواهم شمرد . اما شک نکنید در محبوبیت علی دائی نباید خدشه ای وارد شود. تقریبا 10 سال پیش به عنوان میهمان در جام رمضان او را به سالن حجاب دعوت نموده بودند وقتی او آمد با لباس ورزشی بود با عده ای جوان آماتور همبازی شد و حتی لائی میخورد. تا بازی برای آن جوانان طبیعی باشد همان شب دیگر بازیکنان بایرمونیخ در جزایر قناری به استراحت مشغول بودند .
از کار دائی ایراد گرفتم به او نزدیک شدم و گفتم کاش با لباس رسمی می آمدی او در جواب گفت : می خواهم بدنم آماده باشد لباس رسمی بماند برای مجالس .این خاصیت ذاتی علی دائی است که آدم زحمتکشی می باشد اما صادقانه باید اعلام کنم که برخی افراد که عشق میز داشتند او را بسمت مربیگری سوق دادند . سالها و شاید قرنها طول بکشد تا در فوتبال یک کشور مشابه علی دائی پیدا شود ولی ما او را راحت سوزاندیم و هر کس برای محبوبیت خود از او بهره برداری نمود. ریاست فدراسیون فوتبال و یا یک کرسی آسیائی می توانست برای علی دائی مناسب باشد نه سرو کله زدن با بازیکنانی که عکس های علی دائی را به دیوار اتاقشان می کوبیدند .
چرا دائی در مربیگری موفق نیست ؟
وقتی یک تیم با کیفیت عالی فوتبال در خور ارائه می نماید در پس این پرده باید یک شخص ممتاز و رهبری به عنوان مربی نمودار باشد . علی دائی یک شخصیت ممتاز است اما بواسطه ترافیک کاری در باشگاه هیچ علاقه ای به اتاق فکر و همکاری با دیگران ندارد و حتی در خصوص البسه تیم هم خودش تصمیم می گیرد تمامی این فعالیت ها بازدارنده دائی از کار اصلی خود است این 10 مورد که برمی گردد به نقاط ضعف علی دائی در مربیگری را مطالعه بفرمائید .
1_ عدم تجربه کافی در زمینه مربیگری؛ عمر مربیگری او کوتاه و بسیار ناچیز بوده است
2_ کادر او در حد و اندازه تیم بزرگی چون پرسپولیس نیستند . ( با نگاهی به نحوه برگزاری تمرینات متوجه این نقص بزرگ می شویم)
3_ عدم توانائی در رهبری تیم در طول مدت بازی ( نگاهی به تقسیم امتیازات این تیم در دقایق پایانی بازی و تعویض های منفعل )
4_تنبیهات و جرایم او برای بازیکنان که باید نصیحت گرایانه باشد تبدیل به باج دهی برای کسب نتیجه شده (به رفتار شیث رضائی توجه فرمائید ).
5_ ضعف در ایجاد ارتباط با سازمان تیمی و برون تیمی .
6_ عدم اطلاع کافی از تاکتیکهای روز فوتبال و روش های مقابله با آن. صرفا با تهیه سی دی آموزشی فوتبال از آلمان نمی توان مربیگری کرد .
7_ عدم رعایت اصول روانشناسی در فوتبال .( در دنیای فوتبال استعفا مربی بعد از یک بازی بد منسوخ شده و فقط در فوتبال ما رواج دارد این رفتار مربی بر روی بازیکن تاثیر منفی دارد )
8_ عدم خویشتنداری در رویاروئی با منتقدین .
9_ بی احترامی به ارزش ها و نظرات دیگران که تا دلتان بخواهد نمونه هائی وجود دارد .
10_ عدم شوخ طبعی ،که کمی لازمه کار یک مربی می باشد .
این 10 مورد منفی از شاخص های مربیگری علی دائی می باشد که نشان می دهد او ژن مربیگری ندارد . موارد برشمرده توسط فیفا تدریس و تاکید گردیده و نگارنده نظر شخصی خود را به مخاطب تلقین نمی نماید . باید با واقعیات کنار بیائیم. وقتی روته مولر روی نیمکت تیم ملی می گفت علی دائی به یادداشت ها و مشاوره او اهمیتی نمی دهد این خود خواهی برای یک مربی سم و برای تیمش فاجعه است.
دائی دوباره بازگشت آیا امیدی به نتایج بهتر وجود دارد ؟
از این کادر فنی نمی توان انتظار معجزه داشت و نگارنده وارد آنالیز فردی بازیکنان نخواهم گردید که خود نیاز به چند مقاله دارد اما انتخاب و چیدمان این بازیکنان هم طبق نظر آقای دائی صورت پذیرفت . تیمی که در 19 هفته 8 بار تسلیم شده به یقین مستعد است تا امتیازات دیگری را هم از دست بدهد . به اسامی این تیمها که در مقابل پرسپولیس میز بان خواهند بود توجه فرمائید : صنعت نفت آبادان ، پاس همدان ، شهرداری تبریز ، ملوان بندر انزلی ، سپاهان اصفهان ، مس کرمان.
این تیمها در بازی رفت فقط 5 امتیاز به پرسپولیس تقدیم نمودند آنهم در شرایطی که در استادیوم آزادی بازی می کردند. شما فکر می کنید از این 6 بازی باقیمانده ، پرسپولیس چند امتیاز می تواند دشت کند . از ابتدای فصل پرسپولیس مقتدرانه کار خود را آغاز ننمود یک برد لرزان مقابل تراکتور و غلبه بر سایپای جوان مایلی غلبه بر صنعت نفت و نفت بی تجربه و ماراتن بازی با راه آهن فایق آمدن بر تیم بحران زده استیل آذین و کسب امتیاز از ذوب آهن خسته و درگیر جام باشگاههای آسیا تنها بازیهای حد اکثرامتیازی برای پرسپولیس بود که با حداقل و کمترین آوراژگل بدست آمد.
پیروزی هائی که می توانست تبدیل به باخت شود . گل بازیها را با اشک هواداربه رقیب سنتی داد .و در مقابل تیمهای مس سپاهان و تراکتور و صبا با 12 گل خورده در مقابل 3 گل زده، پیشکسوتان پرسپولیس را تا لب سکته پیش برد . تساوی در مقابل تیمهای فولاد وپاس و شهرداری هم راضی کننده نبود . دریافت 27 گل در 19 بازی قابل دفاع نیست. در مقابل مهاجمان پرسپولیس هم راضی کننده ظاهر نشدند. و یک هافبک در گل زده از مهاجمان با دو گل بیشتر سر تر است.
تتمه : در رابطه با تیم پرسپولیس بسیار می توان نوشت اما به همین مقدار بسنده می کنم. انتظارتماشاگران ، استرس بازیکنان ، آمادگی و اشتیاق تیمهای مقابل پرسپولیس برای پیروزی در مقابل این تیم و همچنین بن بست فکری دائی به مجهو لات پرسپولیس اضافه نموده تا پرسپولیس برای ماندن در لیگ فعالیت نماید . علی کریمی راست می گفت: خدا علی دائی را ماچ کرده. چرا که تعطیلات بوجود آمده می تواند کمکی بکند تا بسیاری از ضعف های مشهود در تیم را رفع نماید .
وضع این روز های پرسپولیس مناسب نیست. شما توجه بفرمائید که روز بعد از آخرین بازی پرسپولیس این تیم تمرین پاس مخفی و شوت را کار کرد که مختص رده پایه بوده و قریب به 15 سال است که دموده شده دیگر چه انتظاری می توان داشت؟ امیدوارم این مقال باعث رنجش خاطر کسی نشود اما اگر اجازه بدهید باید بگویم طعم پرسپولیس امروز در کام هواداربه بادام تلخ شباهت دارد . بازوبند کاپیتانی تیم را از روی مچ دست باید کند و به بازوی یک لایق چسباند .
