تهديد يا فرصت؟ / آیا خون مایلی کهن از بقیه رنگین تر است؟!
بعد از پايان يافتن تهديدات مكرر مجتبي شريفي كه براي جلوگيري از انجام مصاحبههاي مسالهساز بر زبان وي جاري شده بودند، شاهد دعواي رسانهاي علي دايي با محمد مايليكهن بوديم. دعوايي كه اين بار جديتر و پررنگتر از دفعات قبلي به نظر ميرسد.
در دعواهاي پيشين حداقل موفقيتهايي كه در كارنامه آنها به ثبت رسيده است زير سوال نرفته بودند، اما حالا مايليكهن براي كوبيدن علي دايي و حبيب كاشاني حتي از فرمايشي خواندن قهرماني فصل قبل پرسپوليس در جامحذفي كشورمان هم ترسي به خود راه نداده است!
اين مصاحبههاي تند باعث ميشود محمد مايليكهن در آستانه محروميت قرار بگيرد و به لبه تيغ برود. اين نكته در حالي جديتر ميشود كه ميبينيم عزيزمحمدي- مردي كه همواره از او به عنوان حامي محمد مايليكهن در فدراسيون و سازمان ليگ ياد شده است! - ميگويد:«من كي از مايليكهن حمايت كردهام؟ همه بايد مطيع قانون باشند!»
البته اگر فدراسيون فوتبال و كميته انضباطي آن بلد باشند مقتدرانه عمل كنند، ميتوانند از اين تهديد، فرصتي بسازند براي اثبات اقتدارشان! اگر علي دايي و محمد مايليكهن به عنوان چهرههاي بزرگ و نامدار فوتبال ما مشمول قانون شوند، آنها كه به مراتب از اين دو تن كوچكتر هستند، حساب كار خود را ميكنند و شمشيرها را به غلاف برميگردانند، البته اگر قرار به اقتدار باشد!
حال باید دید که آیا خصوصا خون مایلی کهن که مدام به همه پیله می کند و مصاحبه های آنچنانی می کند از بقیه رنگین تر است یا اینکه همه در برابر قانون برابرند؟!