برای استفاده از همه امکانات سایت باید جاوا اسکریپت مرورگر خود را فعال کنید.

همایون بهزادی در گفتگو با مهر:انتقاد سرطلایی فوتبال ایران از عدم حفظ حرمت پیشکسوتان و اسطوره‌ها

گناوه- خبرگزاری مهر: انتقاد از عدم حفظ حرمت پیشکسوتان و اسطوره‌ها، بیان دردهای فوتبال ایران و بوشهر، لزوم رفتن باشگاه‌ها به سمت خصوصی‌سازی، صعود به جام جهانی با حمایت مردم و بیان خاطرات و تاریخچه فوتبال بخش هایی از سخنان همایون بهزادی با خبرنگار مهر است.

به گزارش خبرنگار مهر، اولین سرطلایی ایران لقب گرفت، قدرت سرش از یک شوت بیشتر بود، زمانی در مستطیل سبز پا به توپ شد و توانست عرض اندام کند که ماشین بازیکن سازی در ایران نامحدود بود و مطرح شدن در بین بازیکنانی که هر کدام خود یک تیم بودند بسیار مشکل؛ ولی خواست و به خواسته‌اش نیز رسید و این را مدیون کلاس بالا و تاکتیک پذیری خود می‌دانست.

از دوازده سالگی وارد شاهین و مکتب دکتر اکرامی شد و هیچ وقت یاد گرفته‌های این مکتب را فراموش نکرد؛ مکتبی که حرف اول و آخرش اخلاق بود. پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد و به گفته خودش اول به تیم ملی رسید بعد وارد باشگاه شد.

همایون بهزادی نام آشنایی برای پیشکسوتان و چهره ماندگار در بین فوتبال دوستان و یک اسطوره برای جوانان امروزی است.

وقتی پای صحبت موی سپید پر افتخار فوتبال نشستیم هنوز به طور رسمی مصاحبه را آغاز نکرده بودیم که شروع به درد دل کردن کرد، آنقدر دل پر خونی از نامهربانی‌های بعضی‌ها و ناملایمت‌های روزگار داشت که می‌توان یک کتاب از آن نوشت، گلایه زیادی از توجه نکردن به پیشکسوتان و اسطوره شکنی داشت. در زیر چکیده ای از گفتگوی ما با همایون بهزادی را می خوانید.

کمی از خودتان بگویید؟

متاهل و دارای دو فرزند به نام شاهین و علی هستم. لیسانس ادبیات فارسی دارم . فوتبالم را از شاهین آغاز کردم که بعد از آن واقعه تلخ انحلال شاهین در سال 1346 پرسپولیس را به اتفاق دوستان ساختیم.۱۲ ساله بودم که وارد بزرگترین باشگاه ورزشی تاریخ فوتبال ایران (شاهین) شدم.

ابتدا در بک وسط بازی می کردم و کم کم به بک چپ، هافبک چپ و بعد از آن به خط حمله نقل مکان کردم.

شماره پیراهن 10 رو می‌پوشیدم و از سال 1346 تا سال 1353 در پرسپولیس کاپیتان تیم بودم.


 

شما به سر طلایی معروف بودید، آیا تمرینات اختصاصی داشتید؟

مربیانم مخصوصاً دکتر اکرامی روی بنده با تمرینات اختصاصی کارهای فراوانی انجام دادند آن موقع خاطرم هست پای چپ، راست، سرزنی، دریبلینگ و با توپ بسکتبال هم به گونه‌ای سر می‌زدم که توپ داخل حلقه می‌افتاد و تمرین سرزنی با توپ بسکت باعث شد که از قدرت سرزنی بالایی برخوردار شوم.

چند ساله بودید که به تیم ملی دعوت شدید و چند سال پیراهن تیم ملی را بر تن داشتید؟

در سال 1338، 18 ساله بودم که برای تیم ملی فوتبال انتخاب شدم تا به کرالای هندوستان بروم و در مسابقات فوتبال مقدماتی جام ملت‌های آسیا حضور یابم. مادرم که می‌دید مسابقات با امتحانات تحصیلی من مواجه شده‌، مرا از خیر سفر به هندوستان منصرف کرد.

همین ممانعت، اولین حضورم را در تیم ملی سه سال به تأخیر انداخت. تیم ملی از سال 1338 تا 1341 بازی نداشت و به همین دلیل حضور در تیم ملی تا سال 41 به عقب افتاد.

در خرداد سال 1341، فوتبال در جریان دیدار دوستانه تیم‌های ملی ایران و عراق، در حالی که 20 سال سن داشتم پیراهن تیم ملی فوتبال را بعد از سه سال رسماً بر تن کردم و تا 10 سال صاحب این پیراهن عزیز و مقدس بودم.

در چه تاریخی برای اولین بار با پیراهن پرسپولیس به میدان رفتید؟

برای اولین بار در روز 16 فروردین سال 1347 در حالی که 26 سال داشتم پیراهن پرسپولیس را در بازی دوستانه مقابل تیم فوتبال استقلال تهران بر تن کردم.

بهترین سال ورزشی شما؟

سال 47 بود و چهار گلی که در 4چهار بازی زدم تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات چهارمین دوره جام ملت‌های آسیا که به میزبانی ایران برگزار می‌شد هر چهار حریف خود را شکست داد و قهرمان شدیم اما به شدت دچار مصدومیت شدم.

چه مقام هایی کسب کردید؟

سال 46 قهرمان جام ملتهای آسیا به همراه تیم ملی، سال 48 قهرمان باشگاه های تهران و جام بین المللی دوستی، قهرمان لیگ ایران در سالهای 50 و 52 و خیلی قهرمانی های دیگر.

همبازی‌های شما در شاهین چه کسانی بودند؟

مرحوم برومند، شکیب، امیر عراقی، انصاری، آزاد، نصیر اوغلی و ...

بنیانگذار شاهین چه کسی بود؟

این باشگاه که توسط مرحوم دکتر اکرامی در سال 1320(سال تولد من) با شعار اول اخلاق، دوم درس و سوم ورزش بنا نهاده شد به طور کامل با هزینه های مردمی اداره می شد.

می توانم بگویم بزرگترین افتخارم را حضور در تیم شاهین می دانم.

بهترین دوستان ورزشی شما؟ 

با حسین کلانی، صفر ایرانپاک و حمید شیرزادگان از بقیه رفاقت بیشتری داشتم.

مربیان شما؟

دکتر زاد حسن فاخری، اکبر کیا، هوشنگ زارع، دکتر ابتهاج (رئیس مؤسسه هدف) و در مکتب دکتر اکرامی مراتب ترقی را طی کردم.

در حال حاضر چه سمتی در فدراسیون دارید؟

در حال حاضر مسئول کمیته پبیشکسوتان فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس هستم.

در چه تاریخی از فوتبال خداحافظی کردید؟

در آبان 54 در جریان دیدار تیم‌های پرسپولیس و نفتیانیک باکو، در حالی که 33 سال داشتم برای همیشه از فوتبال خداحافظی کردم.

نظر شما در مورد برخورد مسئولین ورزش با اسطوره ها و پیشکسوتان فوتبال چیست؟

نمی دانم چرا تا وقتی که بزرگان و پیشکسوتان هستند قدر آنها را نمی‌دانیم، ما در کشورمان اسطوره‌های زیادی داریم، عادت نکنیم این اسطوره‌ها را بشکنیم. مملکت فوتبال، ورزش و مردم را به اسطوره شکستن عادت ندهیم.

یک خاطره در این باره به یاد دارم که در جام جهانی کوچک، سه نفر از ایران به‌عنوان نماینده به برزیل رفتیم، هاوه لانژ رئیس فیفا گفت که ما پله را درست می‌کنیم پله را الگو قرار می‌دهیم برای جهان و مملکتمان ولی در ایران من همایون بهزادی می دانم که چیزی نیستم و امثال من فراوان هستند که به آنها توجهی نمی‌شود.

پس ما بی‌طرف ولی از اسطوره‌ها و خاک خورده‌های فوتبال استفاده درست شود یکی سنش بالاست ولی دو کلمه می‌شود ازش سؤال شود و نظر بدهد دیگری جوان‌تر و می‌تواند مربی شود و داخل زمین برود.

مثلاً همایون بهزادی نرود داخل زمین و چند سال نمی‌گذاشتند من به تماشا بروم، حالا می‌خواهند از من استفاده کنند ولی من دیگر جان ندارم، آخر این چه چیزی را حل می‌کند، من دنبال چرای این هستم که چرا حرمت اسطوره‌ها و پیشکسوتان را حفظ نمی‌کنیم.

حضرت مولانا می گوید: هفتاد سال کار کردم شب و روز / معلومم شد که هیچ معلوم نشد / تا بدان جا رسید دانش من / که بدانستم که همی نادانم.

آیا ما از نظر انفرادی یا گروهی در ورزش افت کرده‌ایم ؟

ما ورزشکارانی داریم که هیچ جای دنیا مثل آنها نیست مثلاً در کشتی، در وزنه برداری، ما نباید بگوییم در ورزشهای گروهی ضعیف هستیم، خیلی هم قوی هستیم مثال آن والیبال و بسکتبال است.

شما ببیند چطور دارند روبه جلو می‌روند فوتبال ما قهرمان آسیا و قدرت برتر آسیا بود و دیگر حریفان در حد نام ما نبودند مثلاً ما قبل از انقلاب سه تیم داشتیم یک تیممان می‌رفت برای جام جهانی، تیم دوم ایران می رفت برای جام ملت‌های آسیا، یعنی همان جامی که ما بعد از انقلاب یک بار هم نگرفتیمش ولی قبل از انقلاب سه بار قهرمان آسیا شدیم و تیم سوم آن زمان هم می رفت برای بازی‌های آسیایی و این قدرت فوتبال ما را می‌رساند، اگر پشت بازی‌های آسیایی ایستادیم به خاطر این است که در رده‌بندی آسیا ما مقام بالایی داشته باشیم خوب هست ولی بالاترین مسابقه در دنیا اول جام جهانی است بعد جام ملت‌های آسیاست. چرا جام ملت‌های اروپا را تلویزیون کامل پوشش می داد اصلاً فوتبال خود المپیک را تلویزیون پوشش نداد، البته پوشش خبری به صورت گذرا و خلاصه اطلاع رسانی می شد ولی نه به صورت کامل.

عملکرد آقای کفاشیان و فدراسیون فوتبال را چگونه می بینید؟

اولاً هرکسی را که می‌گذاریم رئیس فدراسیون، دبیر فدراسیون، باید پشتش بایستیم و به او وقت دهیم تا برنامه‌ریزی کند و ما هرکس که آمد سریع کنار می‌زنیمش، اینطوری که نمی‌شود البته مدیریت یک چیز ذاتی است، من به همراه آقای جاسمیان در فدراسیون به دبیرمان کارها را می‌دهیم و دبیرمان هم خوب کارها را انجام می‌دهد.

پیش رئیس فدراسیون می‌رویم و خودش دو و میدانی کار است و کسی که رئیس فدراسیون هست احتیاج ندارد که حتماً کاپیتان تیم ملی باشد ولی اگر کسی آمد بگذارید کارش را بکند، تقویتش باید کرد.

امثال ما باید به ایشان کمک کنیم ولی اگر ما حرفی بزنیم و کسی هم گوش ندهد، چرا خودمان را خراب کنیم و از بین ببریم، من الان 72 سال سن دارم و دارم می بینم.

ببینید ژاپن چکار کرد، چرا خودش را از آسیا جدا کرد و جلو افتاده و به جایی رسیده که الان فرانسه را می‌برد، چرا کره در حال پیشرفت است، چرا ما پیشرفت نکنیم ما که ملتی هستیم از آنها غیورتر و شجاع تر، با ایمان تر و با خدا تر.

آنوقت هست که می‌توانیم یک کشور پیروز در ورزشمان باشیم و به امیدی که تیم ملی بتواند به جام جهانی صعود کند و زمانی می‌توان گفت عملکرد فدراسیون خوب است که مثل کره و ژاپن با برنامه باشد.

درد فوتبال بوشهر چیست؟

ما مقطعی به فوتبال بوشهر کمک کردیم، سال گذشته با امسال حدود هفت میلیارد فرق دارد، شاهین پارسال لیگ برتر بود و امسال لیگ یک مقطعی هزینه کردن دردی را دوا نمی کند و نتیجه اش می شود سقوط شاهین که حتی یک بازیکن تولیدی هم نداشت.

درد واقعی فوتبال ما چیست؟

روزی بود که فوتبال ایران ترکیه را شکست می داد، ترکیه پول به باشگاه آورد، دولت کمک مالی کرد و زمین داد، شهرداری کمک کرد و ... کاری که بوشهر هم احتیاج دارد نه تنها بوشهر همه شهرها احتیاج دارند و حالا ترکیه ایران را شکست می دهد  شما می پرسید درد فوتبال بوشهر چیست، این درد همه ی فوتبال ایران است.

درد فوتبال ما این هست که باید فوتبال ما بدست اهلش بیفتد و همچنین خصوصی سازی به معنای واقعی اتفاق بیفتد.

برای بهبود فوتبال باید چکار کرد؟

باشگاه‌های مادر چون شاهین، تهران‌جوان و دارایی و امثال اینها کجا هستند؟ این تیم‌ها باید تقویت شوند و تیم‌های پایه را بسازند، این تیم‌ها بازیکن ساز بودند و باید بازیکن سازی در دستور کار باشگاه‌ها قرار بگیرد برای مثال من ده ساله بودم که به باشگاه شاهین آمدم و مرحوم دکتر اکرامی و بقیه ما را تربیت کردند تا به تیم ملی رسیدیم و جالب این است که من اول به تیم ملی رفتم و بعد به تیم باشگاهی رسیدم.

آیا خصوصی‌سازی در فوتبال ما صورت گرفته است؟

باید به باشگاه کمک شود و باید باشگاه‌ها صد درصد به سمت خصوصی سازی واقعی بروند ولی در حال حاضر هیچ باشگاهی خصوصی نیست.

آیا به جام جهانی صعود می کنیم؟

با توکل بر خدا و با حمایت مردم حتماً صعود خواهیم کرد و خدا می گوید که از تو حرکت، از من برکت.

حرف آخر؟

ما ملت بزرگی هستیم تاریخ ما هفت هزار ساله هست و دو هزار و 500 سال تاریخ مکتوب داریم که همین استان بوشهر و بعضی از شهرهای این استان قدمت هفت هزارساله دارند، تخت جمشید را که می‌گویند پرسپولیس نیست پارس پولیس هست این نظر من نیست اعتقاد صاحب نظران است.

ما اتومبیل پارس داریم کشور ما پارس هست، پرسه به زبان یونانی یعنی مرکز شهر، پرسپولیس یعنی مرکز شهر، این را گفتم که بگویم ما همیشه ایرانی هستیم و ایرانی باقی می مانیم. 

در آخر جا دارد از آقای کشتکار به خاطر ترتیب دادن این مصاحبه تشکر کنم.

گفتگو: اسماعیـل کشتکــار


تاریخ: 1391/9/25
اشتراک گذاری:          
لینک کوتاه:

نظرات
نام:
ایمیل:
وب سایت:
متن:
کد امنیتی:کد امنیتی
تکرار کد امنیتی: