نگاهی به لیگ فوتبال بانوان جزیرهای ناشناخته
در حالی که لیگ فوتبال بانوان در هفتههای آغازین خود به سر میبرد، مشکلات عدیده و چند وجهی که در فصول گذشته نیز وجود داشت برخی از پیکارهای این لیگ را تحت تاثیر خود قرار داده است.
پس از سپریشدن چند دوره از لیگ برتر فوتبال بانوان انتظار میرفت پیشرفت قابل توجهی در نحوه برگزاری رقابتها به وجود بیاید، اما نه تنها چنین نشد بلکه مشکلات فصلهای گذشته این بار در ابعاد گستردهتری لیگ برتر فوتبال بانوان را به سمت و سوی پسرفت و ضعف شدید برده است، ضعفی که در مقایسه با ادوار گذشته شدیدتر است. در ادامه بیشتر به بررسی علل ضعف مفرط لیگ برتر بانوان میپردازیم.
معضلی به نام کمبود بازیکن
بسیاری از مربیان زن یکی از نقاط قوت فوتبال بانوان ایران را وجود بازیکنان مستعد و آیندهدار در اقصی نقاط کشور میدانند، استعدادهایی که تیم ملی با اتکا به آنها میتواند آیندهای درخشان در پیشرو داشته باشد، این در حالی است که بسیاری از تیمهای حاضر در لیگ برتر فوتبال بانوان با معضلی به نام کمبود بازیکن مواجه هستند.
تیمهایی نظیر کردستان، هیات فوتبال ارومیه، پالایشگاه گاز ایلام و پاس همدان. به غیر از شهرداری بم و ملوان بندرانزلی که تمام ستارههای لیگ را در خود جمع کردهاند و استقلال تهران که موفق به جذب مهرههای خوبی شده است بقیه تیمها از نیروی انسانی قابل توجهی برخوردار نیستند.
در فوتبال بانوان همان اتفاقی افتاده است که در فوتبال مردان هم وجود دارد و آن چیزی نیست جز نبود پشتوانهسازی و پرورش بازیکن. به نظر میآید ادعای مربیان مبنی بر وجود بازیکنان مستعد در فوتبال بانوان چیزی جز اغراق و بزرگنمایی نیست.
فقدان حامی مالی
نبود یک حامی مالی مناسب درد مشترک همه تیمهای لیگ برتری است. فوتبال بانوان پس از گذشت قریب به 12 سال از راهاندازی رسمیاش هنوز نوپا محسوب میشود، چرا که در این مدت تبلیغات چندانی روی آن نشده و شناخت چندانی روی آن وجود ندارد.
این وضعیت سبب شده که کمتر نهاد دولتی یا خصوصی حمایت مالی باشگاههای فوتبال زنان را بر عهده بگیرد. فقدان یک حامی مناسب حذف زودهنگام باشگاههای نوپا از سطح اول فوتبال بانوان را سبب میشود.
این مشکل خداحافظی زودهنگام بازیکنان را از فوتبال به دنبال دارد، زیرا نداشتن درآمد که نتیجه مستقیم نبودن یک حامی مالی است انگیزهها را از بین میبرد. در فصل جدید لیگ برتر فوتبال بانوان بسیاری از تیمها بدون بهرهگیری از یک حامی مالی گام به این دوره از رقابتها گذاشتهاند که این موضوع تاثیر بسیار زیادی درکیفیت لیگ گذاشته است.
ضعف شدید داوری
بررسی و تحلیل کارشناسانه عملکرد داوران در فصل گذشته و چند هفته ابتدایی لیگ این فصل، نشان میدهد بسیاری از داوران زن در ایران هنوز نیازمند یادگیری اصول مقدماتی داوری هستند.
داوران بیتجربه و غیرحرفهای، فصل گذشته و در سه هفته ابتدایی لیگ کنونی نتایج بسیاری از دیدارها را با قضاوت ناصحیح و لبریز از اشتباهشان بشدت تحت تاثیر قرار دادند تا مربیان و بازیکنان اعتراض همه جانبهای نسبت به این موضوع داشته باشند. اوج این انتقادها به سمیه کبیر سرمربی سرخپوشان گرگان مربوط میشد.
این مربی اعتقاد دارد از دست رفتن عنوان قهرمانی برای تیمش حاصل اشتباهات شگفتانگیز داوران است. او در لیگ این فصل نیز همچنان به انتقادهای خود علیه داوران ادامه میدهد. ارتقای سطح داوران زن یکی از مسائل مهمی است که فدراسیون فوتبال آن را از یاد برده است.
مربیانی که نیاز به آموزش دارند
به همان اندازه که داوران زن نیاز به آموزشهای جدید دارند، مربیان زن نیز نیازمند حضور در دورههای مربی گری پیشرفته هستند.
به غیر از تعدادی مربیان شاغل در تیمهای لیگ برتری که البته تعدادشان از انگشتان یک دست تجاوز نمیکند بقیه مربیان از دانش فنی چندان بالایی برخوردار نیستند که این وضعیت یکی دیگر از عوامل ضعف مفرط لیگ برتر فوتبال بانوان است.
بسیاری از مربیان لیگ برتری که به فوتبال شهرستان محل سکونت خود محدود شدهاند برنامهای برای ارتقای سطح مربیگریشان ندارند و فدراسیون نیز توجهی به این موضوع ندارد. نحوه چینش بازیکنان در زمین مسابقه، در نظر نگرفتن یک تاکتیک اصولی و حساب شده، نبود اقتدار روی نیمکت، حاکم نبودن نظم بر تیمها و... عواملی است که ثابت میکند برخی مربیان زیر خط آماتور قرار دارند!
عدم نظارت فدراسیون فوتبال
لیگ برتر فوتبال بانوان در حالی با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند که به نظر میآید مدیریتی برای سازماندهی و رفع این مشکلات وجود ندارد.
لیگ فوتبال زنان لبریز از مشکلات است و فدراسیون فوتبال به عنوان متولی لیگ برنامهای صریح و روشن برای بهبود و ارتقای سطح این رقابتها ارائه نداده است. گویا فدراسیون برگزاری لیگ برتر فوتبال بانوان را وظیفهای ناخوشایند برای خود میدیده که آن را انجام داده و حالا دیگر به بقیه امور و مشکلات کاری ندارد.
مسلما لیگی که کوچکترین مولفههای یک لیگ حرفهای را ندارد و پر از مشکلات ریز و درشت است نه تنها در پیشرفت تیم ملی موثر نیست بلکه تبعاتی منفی برای این تیم به همراه خواهد داشت.
لیگی که بازیکنی به عنوان پدیده برای معرفی کردن به تیم ملی ندارد یا این که بازیکنان مصدوم و ناآماده تحویل ردههای ملی میدهد چطور میتواند برای تیم ملی موثر و مفید باشد؟ به هر صورت لیگ برتر فوتبال بانوان وارد دوره دیگری از فعالیت خود شد، لیگی که به نظر میآید تنها وسیلهای برای خالی نبودن عریضه فدراسیون در امور بانوان است. فوتبال بانوان هنوز همانند جزیره ناشناختهای است که تنها مانده و کسی از آن خبر ندارد.
هیلدا حسینیخواه - جامجم