گناهکار اصلی شناسایی شد /بهانههای علمی برای باخت تیمها در جام جهانی/ آب حمام ساعتگرد می چرخد!
به گزارش خبرگزاری مهر، ماه گذشته زمانی که جهان در تب پیش بینی نتایج جام جهانی فوتبال می سوخت، بحثهای زیادی بر سر نتایج رقابتها در گرفته بود و طرفداران تیمهای مختلف بر سر برد و باخت تیمهای خود با یکدیگر مجادله می کردند اما دیری نپایید که تیمهای بازنده با تحمل شکستهایی تحقیر آمیز مجبور به بازگشت به کشورهای خود شدند و تنها سئوالی بزرگ به جا گذاشتند: چه بهانه ای برای طرفداران مشتاق و دلشکسته آنها که شاید حتی برای ورود به ورزشگاه سختی های زیادی را تحمل کرده باشند می تواند قانع کننده باشد؟
در اینجا بود که نشریه نیوساینتیست رقابتی آنلاین را راه اندازی کرد و از مشترکان و خوانندگان خود خواست بهترین بهانه های علمی و تکنولوژیکی را برای باخت در رقابتهای ورزشی ارائه کنند. به رسم قدیمی بهانه تراشی، حقیقت، ریزبینی و توانایی موشکافی دقیق از بسیاری از بهانه های ارسال شده حذف شده بودند اما چه کسی اهمیت می دهد؟ مهم این است که حرفی زده شود تا حواس همه از این واقعیت دردسر ساز و دردناک شکست منحرف شود.
نیوساینتیست در نهایت پس از پشت سر گذاشتن مشقتها و سختی های فراوان توانست یک برنده و 10 بهانه برتر را از میان بهانه های ارسال شده انتخاب کند. برای انتخاب این بهانه های ارسال شده یک تیم مدت زمان زیادی را برای خواندن بهانه های اعصاب خرد کن سپری کردند اما به گفته آنها استرس و اعصاب خرد کنی این بهانه ها از مشاهده خروج یک ضربه پنالتی حساس از چارچوب دروازه خیلی کمتر بوده است!
بسیاری از افراد گناه باخت تیمهای قدرتمند اروپایی را به گردن کشور میزبان و "اثر کوریولیس" انداختند زیرا میزبان در نیمکره جنوبی بود و به همین دلیل "اثر کوریولیس" به خاطر ارتفاع ورزشگاه ها و فشار هوا و غیره منجر به تغییر مسیر یا حرکات توپ می شد. اغلب گفته شده که در جنوب خط استوا، آب حمام در چاه های فاضلاب مسیری ساعتگرد دارد و به همین دلیل چنین اثری بر روی حرکت توپها نیز تاثیر گذاشته است! البته این دو هیچ پایه واقعی ندارد و تنها می توانید اکنون از شدت بی ربط بودن انها شگفت زده شوید!
برگزیده دوم در این رقابت، "انتونی مارتین" تفاوت میان دو نیمکره شمالی و جنوبی را با یک ضمیمه زیست شناسی بهانه آورده بود. به گفته وی ویژگی های تکاملی فوتبالیستهای انگلیسی تحت اقلیم نیم کره شمالی شکل گرفته و در نیم کره جنوبی آنها در برابر پرتوهای ماورا بنفش آسیب پذیر کرده است. این پرتوها نفوذ بیشتری در جمجمه انسانها داشته و غده هیپوفیز را مختل می کنند و در نهایت منجربه تولید میزان کمتری از هورمون ویژه رقابت و پیروزی در رقابتها، تستسترون شده است.
از دیگر ایده های رایج، جهان موازی و جهانهای متعددی بود که در نظریه کوانتم مطرح می شوند. "دن سلمونز" به سادگی می گوید: تیم ما در جهانی دیگر بازی را می برد. همچنین "اندرو گلدنر" در ایده ای کوانتومی دیگر می گوید: "من نمی توانستم در آن واحد بفهمم توپ کجاست و می خواهد به کجا می رود."
یکی از مبتکرانه ترین نظریه های ارائه شده به "لاری مالن" تعلق دارد که می گوید: " تنها دلیلی که باعث می شود من نتوانم توپ فوتبال را بلندتر از 10 متر شوت کنم طوفانهای ژئومغناطیسی قدرتمندی است که در اطراف مدرسه مان وجود دارد که بر روی میخهای فلزی کفشهای فوتبالم تاثیر گذاشته و پاهای من را منحرف می کنند. همچنین الکتریسیته ساکن لباسم در حین بازی شوکهای وحشتناکی به من وارد می کند! راهی به نظرتان می رسد که به مالن ثابت کنیم در اشتباه است؟
مشکلات طبیعت فیزیولوژیکی نکته ای بود که "فلیسیتی هارپر" به آن اشاره کرده است، وی می گوید یکبار قبل از یک رقابت ژیمناستیک، صبحانه مفصلی خورده به اندازه ای که شکمش برآمده شده است و از این رو نقطه ثقل بدنش جا به جا شده و باعث سقوط وی در حین اجرای حرکت چرخ و فلک شده است.
"گیلیو زیچی" با ارسال ایده ای امیدوار کننده دست کم نشان داده طی سالیان طولانی یکی دو درس از ناسا آموخته است. وی ادعا کرده با وجود اینکه جرم توپ، نیروی وارد شده به توپ، مسیر توپ و سرعت باد را در دم محاسبه کرده اما مهاجم تیم رقیب او را به همراه توپ به داخل دروازه شوت کرده است زیرا این مهاجم محاسبات خود را به سیستم انگلیسی انجام داده بود و زیچی به سیستم متریک.
از نظر "ایلکا لیکونن" مشکل اصلی خود توپ بوده است، بهانه ای رقت آور که به طور حتم هیچ فوتبالیست نامداری جرات بیان آن را نخواهد داشت. به گفته وی توپ به هیچ وجه نمی چرخیده زیرا بر خلاف دیگر توپها که از مواد طبیعی ساخته می شوند، از مواد مصنوعی ساخته شده که از میزان برابری آمینو اسیدهای راست گرد و چپ گرد برخوردار بوده است.
در تقابلی کمیاب با جهان واقعیتها، "مارتین ادهال" بهانه ای آورده است که زمانی توسط یکی از رانندگان فرمول یک برای توجیه تصادفش با لاستیکهای محافظ دیواره پیست گفته شده بود. وی گفته بود اتومبیل جلویی از چنان فاصله نزدیکی از ستون لاستیکها عبور کرد که فشار هوا را در اطراف آن کاسته و باعث سقوط آن در مسیر مسابقه شد. پس گناهکار اصلی دینامیک سیالات اتمسفر زمین است.
در نهایت باید از "مارک هورتن" از انگلستان به عنوان برنده اصلی یاد کرد که با دیدی انیشتن مآبانه اعلام کرده است: " از دیدگاه مختصاتی من گلی که زدیم آفساید نبود."