به گزارش ایرنا، فصل جدید لیگ برتر والیبال ایران از یازدهم مهر برگزار می شود؛ رقابت هایی که همچون فصول گذشته با تغییراتی همراه خواهد بود و این بار قرار است با ۱۳ تیم برگزار شود. در فصل گذشته لیگ برتر، تیم طبیعت با وجود اینکه اولین حضور خود را در این رقابت ها تجربه می کرد اما توانست به مرحله پلی آف صعود کند. هدایت این تیم بر عهده ابراهیم وادی است؛ مربی باتجربه والیبال ایران که پسرش محمد طاهر وادی هم چند سالیست پاسور شماره یک تیم ملی والیبال ایران محسوب می شود.
با این مربی در خصوص شرایط تیمش و همچنین اتفاقات والیبال ایران گفت وگویی انجام دادیم. وادی در این گفت وگو، بی پرده صحبت کرد و دست روی مسائلی گذاشت که هر کسی جرات بیان آنها را ندارد. این گفت وگو را در ادامه می خوانید.
۱۰ روز دیگر لیگ برتر والیبال ایران آغاز می شود. از شرایط تیم طبیعت بگویید.
ما نسبت به فصل گذشته تغییراتی در تیم داشتیم و سعی کردیم در پست هایی که ضعف داشتیم بازیکنان جدیدی را جذب کنیم و همچنین از بازیکنان اهل اسلامشهر بهره بیشتری ببریم. باشگاه طبیعت یک کار گسترده و پایه ای آغاز کرده و آن هم سرمایه گذاری روی ۴۰۰ بازیکن رده پایه است. تیم والیبال طبیعت ویترینی برای این بازیکنان است و سیاست باشگاه این است که از این ۴۰۰ بازیکن، نفراتی را در تیم بزرگسالان داشته باشیم. در حال حاضر بازیکنانی داریم که برخی از آنها ملی پوش و حتی در دنیا زبانزد هستند. قطعا این تیم باید جزو ۴ تیم برتر لیگ شود و ان شاءالله بتواند در دومین سال حضورش در لیگ برتر عملکرد رو به رشدی داشته باشد.
شانس قهرمانی هم برای تیم طبیعت متصور هستید؟
چند تیم در لیگ برتر حضور دارند که بازیکنان خیلی خوبی دارند. ضمن اینکه هنوز لیگ آغاز نشده و نمی شود از الان پیش بینی کرد.
لیگ برتر را چطور ارزیابی می کنید؟
لیگ برتر از حضور بازیکنان تراز اول خالی شده و بسیاری از این بازیکنان به لیگ های درجه چندم رفته اند. البته یکی دو بازیکن ما در لیگ های معتبر ایتالیا و لهستان بازی می کنند که این اتفاق خوبی است. متاسفانه لیگ ما مثل گذشته نیست که پررونق باشد و حتی بازیکنان خارجی جذب تیم های ایرانی شوند. در حال حاضر ملی پوشان کشورمان بین چند تیم لیگ برتری تقسیم شده اند و به همین دلیل فاصله کمی بین چند تیم مدعی قهرمانی وجود دارد. ما هم یکی از همین تیم ها هستیم.
با این مسئله موافق هستید که سطح لیگ برتر با سطح کیفی والیبال ایران همخوانی ندارد؟
من هم چنین اعتقادی دارم. یکی از مهمترین دلایل این موضوع شرایط اقتصادی است. نکته مهمتر سلیقه ای عمل کردن مدیران باشگاه های دولتی است. این سیاست های سلیقه ای نقش زیادی در رفت و آمد تیم ها دارد.
چرا والیبال ایران در سال های اخیر ضعیف شده است؟
چون از افرادی استفاده کردیم که از خودمان ضعیف تر بودند. مگر می شود در رده های پایه قهرمان دنیا شویم اما در تیم ملی بزرگسالان چنین وضعیتی داشته باشیم؟ تیم زیر ۱۶ سال ما سال گذشته توانست تیم ژاپن را شکست دهد. این دو تیم در رده نوجوانان باز هم با هم بازی خواهند کرد و خواهید دید که ژاپنی ها چقدر پیشرفت کرده اند.
ما در تاریخ والیبال ایران مربی ای نداشتیم که با کلی تغییرات در تیم ملی، هفتم لیگ ملت ها شود؛ اما عطایی این کار را کرد. بر خلافی نظر برخی، افت والیبال ایران از ۷ سال پیش آغاز شد؛ از همان زمان که مدام در بوق و کرنا می کردیم که سوم جهان شده ایم. در حالی که ما در مسابقاتی شرکت کردیم که اصلا جزو مسابقات دارای اهمیت دنیا نبود و یک تورنمنت ساده بود. رقبایمان با تیم های دوم و سوم خود شرکت کرده بودند. بزرگ کردن این نتایج باعث شد عقب بیفتیم. یا مثلا تیم دانش آموزی در یک جشنواره شرکت می کند و نتایجش را آنقدر بزرگ می کنیم تا واقعیت ها دیده نشوند.
برخی تصمیمات اشتباه مثل برگزاری قهرمانی آسیا در ارومیه هم به ضرر والیبال ایران شد. چون جو آنجا برای کسب نتیجه مساعد نبود؛ وگرنه اگر مسابقات در تهران بود قطعا تیم ملی نتیجه بهتری کسب می کرد. اینکه چرا والیبال ایران ضعیف شده تنها یک دلیل دارد. ما سالهاست کار سازندگی را رها کرده ایم و سال ها فقط یک تیم که به یک اقتداری رسیده بود را حفظ کرده بودیم.
اینکه جامعه تصور می کند آن نسل را ولاسکو ساخته است هم یک اشتباه بزرگ است.
دقیقا همینطور است. یک بازیکن که به تیم ملی نوجوانان دعوت می شود حداقل ۵ سال والیبال بازی کرده تا به این سطح برسد. فدراسیون سالهاست عنوان می کند که کار پایه ای و سازندگی انجام می دهد که این حرف درست نیست. سازندگی در جای دیگری انجام می شود.
آن نسل نتیجه برنامه هایی یزدانی خرم بود. نسلی که به صورت گلخانه ای پرورش پیدا کرد و آن زمان هم همه زحمات روی دوش مربیان درجه دو و سه ایرانی بود؛ اما به نام بوگانیکوف تمام شد.
در خصوص تغییرات دو سه اخیر در تیم ملی بزرگسالان صحبت کنیم. اتفاقی که در این خصوص افتاد مقایسه نسل جدید تیم ملی با نسلی که از آن به عنوان نسل طلایی یاد می شود بود. شما موافق این مقایسه هستید؟
تلاش ها برای اینکه یک نسل متفاوت نشان داده شود کار یک مافیا بود. یک نفر در تیم ملی بود که این بازیکنان را حمایت می کرد. در همان سال ها ۴ پاسور در کنار معروف حضور داشتند و هر ۴ نفر آنها خط خوردند؛ اما هنوز معروف حضور داشت. اجازه ندادیم بازیکنان جوان در آن زمان به تیم ملی اضافه شوند.
این مافیا چه کسی یا چه کسانی هستند؟
کسانی در کنار تیم ملی بودند که این کارها را انجام می دادند و متاسفانه این افراد هنوز هم اطراف تیم ملی و فدراسیون دیده می شوند. در آن زمان تیم ملی پتانسیل خوبی داشت و نتیجه هم می گرفت. اقدامات این افراد نمود پیدا نمی کرد و در پشت نتایج تیم ملی پنهان می ماند. کسانی که غیروالیبالی بودند به والیبال چسبیدند و برای خودشان جایگاه تعریف کردند و حتی برای اینکه جایگاه شان حفظ شود به بازیکنان باج هم می دادند. چنین اتفاقاتی باعث شد این بازیکنان ده دوازه سال در کنار هم باقی بمانند.
آینده تیم ملی والیبال را با پیاتزا چگونه پیش بینی می کنید؟
تیم ملی والیبال تا سه چهار سال دیگر همین شرایط را خواهد داشت. در حال حاضر با حضور مربی خارجی باز هم باید شاهد حضور همان کسانی که زمانی در تیم ملی مافیا تشکیل داده بودند باشیم. آنها بازیکنان را به مربی خارجی تحمیل می کنند اما نمی توانستند چنین کاری در زمان عطایی انجام دهند. مافیا حتی به آلکنو هم بازیکنانی را تحمیل کرد و کسی که حتی یک جلسه با تیم ملی تمرین نکرده بود به این تیم اضافه شد. به جز ولاسکو هیچ کدام از مربیان خارجی نتوانست مقابل مافیا ایستادگی کند.
چه نظری درباره مربیان تیم های ملی پایه دارید؟ برخی از این مربیان حتی سابقه یک روز سرمربیگری هم نداشتند اما در تیم های ملی پایه به عنوان سرمربی مشغول به کار شدند.
اصلی در رده های پایه وجود دارد و آن هم این است که مربیان این رده باید پرورش دهنده باشند و کار در این رده را از صفر شروع کرده باشند. در ادامه بتوانند ارتقای درجه پیدا کنند و در تیم های ملی پایه مشغول به کار شوند. به صرف اینکه یک نفر سابقه بازی در تیم ملی داشته باشد نمی تواند گزینه خوبی برای هدایت تیم های پایه محسوب شود. نمی شود ۱۳ نفر را برای کادرفنی تیم پایه انتخاب کنیم که هیچ کدام از آنها حتی یک پنجه ساعد به بازیکنان پایه آموزش نداده است.
مربیان پایه که در استان های مختلف فعالیت می کنند وقتی می بینند معیار انتخاب مربیان تیم های ملی پایه، عملکرد آنها نیست دلسرد می شوند و به جای پرورش بازیکن، دنبال پول می رود و کیفیت را فدای کمیت می کند. سازندگی در والیبال ایران از زمانی دچار مشکل شد که فدراسیون از آن غافل شد. الان کسی نمی داند چه مربیانی برای امثال اسماعیل نژاد و غفور و ... زحمت کشیدند تا آنها به این سطح از والیبال برسند. ما هیچ کاری برای مربیان پایه نکردیم. تنها کاری که طی سالهای گذشته انجام دادیم برگزاری سمینار و وبینار است که این سمینارها هم برای والیبال ایران مثل سم است.
تقوی می تواند در فدراسیون والیبال موفق باشد؟
تقوی در خصوص کمیته استعدادیابی از من برنامه خواسته است. تا الان عملکرد او بد نبوده است البته زمان زیادی هم نداشته تا بتواند همه برنامه هایش را پیاده کند.
و صحبت پایانی.
تا زمانی که در والیبال ایران شایسته سالاری نباشد نمی توان انتظار موفقیت داشت. باید به پیاتزا اختیار تام بدهند و یکسال اول به او فرصت بدهند تا فقط از بازیکنان ایران شناخت پیدا کنند. تیم ملی جای بهترین هاست و نباید با کسی تعارف داشت.