مروری بر وضعیت تیمهای مشهور سری A 3 آبی زمین خورده فوتبال ایتالیا
در میان تمامی نامهای بزرگ،هستند باشگاههایی که روزگاری نهچندان دور در سطح اول سری A آقایی میکردند و اکنون در شرایطی هستند که گویی کسب سهمیه اروپایی در رتبههای نیمه بالایی جدول برای آنان چون یک پیروزی بزرگ قلمداد میشود.
از قضا سه تیم بزرگ و آبیپوش سرزمین لاجوردیپوشان اروپا در این جایگاه قرار دارند.
اینترمیلان
ریسک ماسیمو موراتی در ابتدای فصل 12 ـ 2011 باعث شد تا مربی ناکاربلدی چون جان پیرو گاسپیرینی سکان هدایت اینتر میلان را در دست بگیرد. مربیای که از همان ابتدا عدم توفیقش قابل پیشبینی بود.
با اخراج وی در همان ابتدای فصل، این بار نوبت ریسک دوم و جانشینی کلود رانیری بود که تنها حاصل این ریسک، پایان رسمی اعتبار فوتبالی پیرمرد باتجربه فوتبال ایتالیا بود.
انتهای فصل جایی بود که سرانجام مرد نفتی مالک آبیها به سراغ مربی جوانان باشگاه رفته و با انجام ریسک سوم، سرانجام به یک ثبات نسبی برسد.
آندرهآ استراماچونی با کمترین سابقه و داشتن سن کم توانست خیلی زود بر اوضاع متشنج باشگاه و تیم غلبه و از سقوط قابل تصور اینتر جلوگیری کند.
کسب سهمیه حضور در لیگ اروپا کمترین کاری بود که از عهده مرد جوان برمیآمد. او آنقدر خوب کار کرد که موراتی را راضی به تمدید قرارداد و سپردن رسمی تیم در فصل 13 ـ 2012 به وی کند.
تیم در اختیار او تیمی یکدست و روان است که همانند یک قایق تندرو، تنها نیازمند یک سکاندار خوب است. از خاویر زانتی، سیلوستره و پاتزینی گرفته تا اشنایدر و مایکون و والتر ساموئل ستارگانی هستند که هر کدام در جایگاه خویش توانایی رقم زدن نتایجی دور از انتظار را خواهند داشت.
اصلیترین مشکل مربی جوان در ابتدای فصل، اعتماد به نفس از دست رفته فوقستارگان بود که با شیوه خاص روانشناختی او، آرامآرام جای خود را به توان ذهنی بالا داده و راهراهپوشان را آماده حضور در سری A نمود.
آبیها در سادهترین گام، گویی رقابت با حریف قرمزپوش همشهری را از یاد برده و در حال انفعال، شاهد حضور پیاپی آنان در صدر جدول بودند.
اصلیترین رقیب استراماچونی (و هر مربی که در این سالها هدایت اینتر را بر عهده گیرد) سایه سنگین درخشش عجیب آقای خاص در فصل 10 ـ 2009 است که درخشانترین دوره اینتر را رقم زد.
هواداران تحت هر شرایطی با عدم نتیجهگیری صحیح هر مربی شعار مورینیو ـ مورینیو سر داده و مرد پرتغالی را از موراتی طلب میکنند. جوی که کجدار و مریز رفتار کردنهای خوزه هم به آن دامن زده است.
انتقال دو ستاره آمریکایجنوبی در تابستان، یکی از مشکلات استراماچونی بود. انتقال لوسیوی برزیلی به اردوگاه یووه و رفتن دیهگو فورلان اروگوئهای به اینترناسیونال برزیل، سبب خالی شدن ناگهانی تیم شد و هیچ ستاره درجه یک و اسمی به جای این دو جذب نشدند.
فراموش نکردهایم پلاکارد کودکی که سال قبل با نشان دادن آن به دوربینهای تلویزیونی از اینتریها خواسته بود بهتر بازی کنند تا او در مدرسه مورد تمسخر همشاگردیهایش قرار نگیرد.
نکته: انتقال دو ستاره آمریکایجنوبی در تابستان یکی از مشکلات استراماچونی بود. انتقال لوسیوی برزیلی به اردوگاه یووه و رفتن دیهگو فورلان اروگوئهای به اینترناسیونال برزیل، سبب خالی شدن ناگهانی تیم شد
استراماچونی 36 ساله کاری بسیار دشوار در فصل آینده پیشرو خواهد داشت.
جالبترین اتفاق مسابقه این تیم در هفته دوم سری A با آ.اسرم است.
تیمی که وی آغاز دوران مربیگری خود را از تیمهای پایه این باشگاه آغاز کرد. کسب هفت پیروزی و یک تساوی در هشت دیدار تدارکاتی نشان از برتری فکری مربی جوان داشته و شاید این فصل در سری A شاهد درخشش یک آنتونیو کونته دیگر باشیم.
وی در مسابقههای «یکنیمهای» تیم کاپ توانست با غلبه بر یووه و میلان (قهرمان و نایبقهرمان فصل قبل) به مقام نخست دست یابد. پیروزی در نخستین گام مقدماتی لیگ اروپا گام محکم دیگری است که وی برداشته و حالا هواداران در انتظار یک فصل رویایی نشستهاند.
هوادارانی که با رویای دوران مورینیو و کابوس فصل قبل دست به گریبان بوده و تنها نوشدارویی آرامبخش میتواند آسودگی و افتخار را به آنان بازگرداند.
لاتزیو
آبیهای آسمانی پس از دو فصل کار با ادواردو رخای 66 ساله، حالا فصل جدید را با یک مربی بوسنیایی آغاز میکنند.
مدیر بشدت ناموفق تیم دوم پایتخت ایتالیا در یک دهه اخیر از یک تیم مدعی، تیمی درجه دو ساخته و شاید از این حیث بیشترین خدمت را به رقیب قرمزپوش خود کرده باشد.
رمیها که خود فصول پرفراز و نشیبی داشتهاند تنها دلخوشی سالیان اخیر خود را در نتیجه نگرفتنهای رقیب میبینند.
ولادیمیر پتکویچ در پانزدهمین سال مربیگریاش پذیرای سنگینترین مسئولیت زندگی خود شده و پس از کار در وطن و البته شرق آسیا حاصل تیمی را در اختیار دارد که فصل قبل به مقام چهارم رسیده و تلاش دارد دوباره روزهای اوج دهه قبل خویش را تکرار نماید.
هرچند سرمربی 48 ساله تا به اینجا در دیدارهای تدارکاتی نتوانسته نظر هواداران را جلب کرده و در این میان همچنان امید فوتبالدوستان رمی به ساقهای ستارگان تیم است.
استفانو مائوری، زارته، دیاکیته، مارکتی و میروسلاو کلوزه پنج ستارهای هستند که هنوز امید را در دل هواداران لاتزیو زنده نگه داشتهاند.
با این که این تیم به تیم محبوب ثروتمندان مشهور است، اما در سالهای اخیر به دلیل بحران اقتصادی اروپا نتوانسته ستارهای در خور جذب و سر و سامانی به وضع تیمی خود بدهد.
نسخه جذب سرمایه شرقی هم هنوز در فوتبال ایتالیا مانند انگلیس جا نیفتاده و در این میان و به سبب استقبال نکردن عربها، روسها و چینیها هم رغبتی برای حضور در فوتبال سرزمین چکمهای نشان نمیدهند البته شنیده میشود استارت این حرکت از جانب سیلویو برلوسکنی در حال زده شدن است.
حال باید دید با همین بضاعت در فصل آینده چه در لیگ و چه در لیگ اروپا از لاتزیو و مربی جدیدش چه خواهیم دید.
ناپولی
برنده جامحذفی سال قبل هنوز هم در حسرت روزهای دیهگو است و مردم جنوب کشور ایتالیا همچنان عکسهای مارادونا با جام اسکودتو در اواخر دهه 80 را بر در و دیوار خانههای خویش دارند.
گویی جدایی از آن خاطره فراموشنشدنی و شیرینترین روزهای تاریخ آبیهای ناپل برای آنان ناممکن است. در میان تمامی مدیران سطح اول فوتبال ایتالیا باید آئوریلیو دلائورنتیس را یک استثنا خواند.
این مدیر 63 ساله در تمامی نبردها برای احقاق حقوق تیم در صف نخست جای دارد و چونان یک سرباز فداکار برای تیم خود زحمت میکشد.
فصل قبل آنها را یکی از مدعیان اصلی کسب قهرمانی قلمداد میکردند، ولی این آبی سرزمین لاجوردی هم نتوانست مقامی بهتر از پنجمی از آن خویش نماید.
والتر ماتزاری باتجربه هرچند بر سیستم تهاجمی خویش اصرار داشت ولی بیشتر حرکات این تیم مبتنی بر بازیکنان بوده و وجود ستارگانی چون هامسیک، کاوانی و پاندف ناپولی را عملا یک تیم بازیکنمحور کرده بود.
ستارگان یاد شده و بخصوص هامسیک و کاوانی دو مهره اصلی در شایعههای فصل نقل و انتقالات بوده و هر فصل نام آنها در فهرست خرید یک تیم دیده میشود، ولی مدیریت عالی دلائورنتیس سبب شده تا نهتنها این بازیکنان «یاغی» نشوند که با قدرت در تیم به کار خویش ادامه دهند.
این فصل هم مانند فصل 12 ـ 2011 باید آبی آسمانیهای جنوبی را مدعی قهرمانی دانست ولی همان گونه که اشاره شد باید یاد گذشته را در ذهن دوستداران این تیم زدود تا آماده پذیرش حال و آینده زیبایی برای خویش باشند.
علی پازکیان - جامجم