ماهیت حقیقی دی ماتئو و چلسی رو میشود ایستگاه اتوبوس
البته پیراهن آبیهای لندن با مربیگری ویاس بواش مستعد، اما بیش از حد جوان (35 ساله) و بیسیاست به مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا هم رسیده بود، اما چون بازی رفت را در ایتالیا 1 ـ 3 به ناپولی باخته بودند، غلبه با نتیجهای بهتر بر این رقیب آماده متعلق به ایالت سیسیلی ایتالیا با توجه به درهم ریختگی شدید چلسی غیرممکن به نظر میرسید، رومن آبراموویچ مالک میلیاردر روسی چلسی هم در این ارتباط هیچ توقعی از دی ماتئو نداشت.
خواست و برنامه همه سران و اعضای چلسی این بود که دی ماتئو سه ماه باقیمانده از فصل 2012 ـ 2011 را با کمکردن ضایعات برخاسته از زمامداری هشت ماهه A.V.B به پایان برساند و سپس کنار برود و سرمربی جدید اصلی مورد نظر مدیران چلسی هدایت این تیم را برای فصل بعدی، سرفرصت و با فراغ بال در دست گیرد.
سه ماه بعد از آن تاریخ، چلسی هم فاتح جام حذفی انگلیس شد و هم در یکی از بزرگترین شگفتیهای تاریخ فوتبال، لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرده بود.
درست است که فتح دوم در سایه ارائه شماری از تدافعیترین، کسالتبارترین و منفیترین نمایشهای تمامی ادوار فوتبال حاصل آمد، اما نمیشد به دی ماتئو و شاگردانش به دلیل آن دفاعهای 90 دقیقهای و سراسری (و طبق ادبیات خوزه مورینیو ، پارککردن حداقل دو اتوبوس در مقابل دروازهشان!) ایرادی گرفت.
مگر میشد لیونل مسی و یارانش را با شیوهای بجز این و آن هم بعد از 10 نفره شدن در نیوکمپ حذف کرد؟ دی ماتئو که آمده بوده فقط آرامش را به چلسی جنگزده (بر اثر تقابل نافرجام و محکوم به شکست ویاس بواش با بزرگان تیمش) بازگرداند، به طراح و مجری بزرگترین پیروزی تاریخ حیات چلسی تبدیل شده بود و عنوانی را به استمفورد بریج آورد که آبراموویچ ده سال خواب آن را پیوسته میدید و به این تجربه رسیده بود که این امر تحققپذیر نیست و بهتر است آن را فراموش کند.
آبراموویچ و شرکایش بعد از یک ماه کلنجار رفتن با افکار و ترسهایشان سرانجام به این نتیجه گریزناپذیر رسیدند که دی ماتئو را نگه دارند و قرارداد موقتی سه ماهه او را به قراردادی ثابت و دو ساله تبدیل کردند، اما همه کسانی که معتقد بوده و هستند که چلسی برای ادامهدادن به فتوحات بزرگ اواخر فصل گذشته به چیزی بسیار بیشتر از اتوبوسهای معروفش نیاز دارد و برای فصل جدید مجبور است از لاکش خارج شود و به فوتبال فکر کند و به بازی تهاجمی روی بیاورد، با ناکامی دی ماتئو و مردانش در دو جام ابتدای فصل جاری بیش از پیش به صحت ایدههای خود ایمان آوردند و طرفداران ایدههای دیماتئو نیز مجبور به عقبنشینی ولو موقتی از مواضع قبلی خود شدند.
چلسی ابتدا بازی کامیونیتی شیلد را که همان بازی خیریه آغاز فصل و بهتر بگوییم سوپرجام انگلیس است 3 بر 2 به منچسترسیتی باخت و سپس سوپرچام اروپا را در شبی که توسط اتلتیکو مادرید در موناکو له شد و شکست چهار بر یک را تحمل کرد، به این رقیب تکنیکی اسپانیایی واگذار کرد.
چلسی البته فصل جدید لیگ انگلیس را با سه برد متوالی شروع کرده، اما من.سیتی و من. یونایتد قهرمان و نایبقهرمان فصل پیش مثل عقاب پشت سرش نشستهاند و از طرف دیگر کوچ باورنکردنی دیدیه دروگبا چشم و چراغ و نماد بزرگ هشت سال گذشته باشگاه به لیگ چین توان ضربتی چلسی را طبعا کاهش داده و بعید است فرناندو تورس به رغم بهبود نسبی فرمش در شش ماه گذشته بتواند جای او را پر کند.
آمدن ادین هازارد، پدیده بسیار فنی فوتبال بلژیک به استمفورد بریج هم هرچند قابلیتهای تهاجمی چلسی را بسیار بیشتر کرده، اما این تیم پا به فصلی گذاشته که در آن مخاطرات بسیار بیشتر از قدرتنماییها و پیروزیها انتظارش را میکشد و عیار حقیقی کار دی ماتئو صرفنظر از اتوبوسهای بدنام(!) وی در این فصل مشخص خواهد شد، زیرا هر چه در سه ماه پایانی فصل پیش به دست آمد، در شرایطی اضطراری و با سلاحهای ویژه همان ایام بود که قاعدتا برای طول یک فصل جواب نمیدهد.
چلسی هنوز با این سوال و ابهام نیز مواجه است که با مسنهایی همچون لمپارد 34 ساله، تری و کول 32 ساله و چک 31 ساله و به واقع با پیر شدن فزاینده ترکیب اصلیاش چه کند و آیا میتوان از این تیم انتظار داشت که تمامی بازیاش را در درجه اول مبتنی بر عنصر تمرکز و پرهیز از هرگونه اشتباهی کند و با ترکیب بالنسبه پیرش کم نیاورد.
چلسی با چنین دلمشغولیهایی شرکت در فصل جدید لیگ قهرمانان اروپا را از فرداشب و از بازیاش با یوونتوس یعنی تیمی شروع میکند که به رغم محرومیت ظاهری مربیاش آنتونیو کنته چندان متفاوت با چلسی بازی نمیکند و سلاحهای اصلیاش، تمرکز، دوندگی و سختکوشی در تمامی طول مسابقه است.
این مسابقه در استمفورد بریج است و حتی اگر یاران میکل و کول این مسابقه را واگذار کنند این دلخوشی که دو تیم دیگر گروه شاختار اکراین و نورد سیالند دانمارک و به تبع آن ظاهرا تسلیمشدنی هستند، راههای صعود را به روی چلسی باز نگه میدارند. هر چه باشد ما درباره تیمی صحبت میکنیم که در چهار فصل گذشته با اتوبوس یا بیاتوبوس یک بار قهرمان و یک مرتبه هم (به سال 2008) نایبقهرمان اروپا شده است!