گفتگوی تفصیلی با مهاجم سابق تراکتورسازی تبریز ؛ نتوانستم با قلعه نویی ادامه دهم/ لیز خوردم و پایم شکست/ دلم می‌خواهد برگردم آلمان!
در طول سالهای اخیر بازیکنان خارجی فراوانی از طرق مختلف از جمله دلالان به فوتبال ایران آمده اند. در این بین بعضی به مرور توانسته اند در این فوتبال جایگاه ثابتی برای خود دست و پا کنند و برخی دیگر نیز همان اوایل کار نشان داده اند که این کاره نیستند و به کشورشان بازگشته اند. اشپیتیم آرفی اما از آن دسته بازیکنانی است که علی رغم انتقادات فراوان در خصوص نحوه ورودش به فوتبال کشورمان توانست روزهای فوق العاده ای را در پیام مشهد سپری کند. آرفی با اینکه کارنامه چشمگیری در تیمهای آلمانی نداشت اما طی 32 بازی که برای تیم کم بضاعت خداداد عزیزی به میدان رفت موفق شد 18 گل به ثمر برساند.
این مهاجم آلبانیایی تبار سپس راهی پرسپولیس شد. حضور آرفی در پرسپولیس مصادف بود با حضور بازیکنان مورد علاقه علی دایی از جمله غلامرضا رضایی که همین مسئله کار را برای او سخت تر کرد و نیمکت نشینی های گاه و بی گاه آرفی باعث رفتن او به تبریز و تیم پرطرفدار تراکتورسازی شد. با این حال اشپیتیم آرفی، این مهاجم خوش استیل نتوانست روزهای خوبی را در تراکتورسازی و زیرنظر امیر قلعه نویی بگذراند و پس از اختلاف با قلعه نویی از تراکتور سازی جدا شد و در حالی که هیچکس فکر حضور این بازیکن در مشهد و تیم دسته اولی ابومسلم را نمی کرد اما آرفی خواست تا با قبول این ریسک دوباره حضور در کنار خداداد عزیزی را تجربه کند. آرفی طی مصاحبه با سایت گل از دلیل کنار گذاشته شدنش از تیم تراکتور توسط قلعه نویی می گوید و اینکه پس از جدایی از این تیم تصمیم به ترک ایران گرفته اما پیشنهاد خداداد مانع از رفتنش شده است. این گفتگو را در ادامه بخوانید.
* بعنوان اولین سوال بگو چه اتفاقی افتاد که از تیم پرطرفدار تراکتورسازی جدا شدی؟
- طی مدتی که در تراکتورسازی حضور داشتم فقط پنج بار به میدان رفتم و البته توانستم یک گل برای این تیم به ثمر برسانم اما در ادامه با امیر قلعه نویی به مشکل خوردم و نتوانستم با وی ادامه دهم و در کنار هواداران خوب و پرشور تبریز باشم.
* چه مشکلی؟
قلعه نویی بنا بدلایلی که فقط خودش می داند و هرگز هم نگفت من را نمی خواست و به مسئولان باشگاه گفته بود که آرفی جایی در تیم من ندارد و باید برود. البته این حق طبیعی هر مربی است که بازیکنانی را بخواهد یا نخواهد.
* و چطور ابومسلم را برای ادامه فوتبال در ایران انتخاب کردی؟
من اصلا قرار نبود به ابومسلم بیایم و با توجه به اینکه در این یکی دو سال اخیر خیلی اذیت شدم قصدم این بود که بروم آلمان و مدتی را استراحت کنم اما وقتی خداداد از این موضوع مطلع شد، با من تماس گرفت و از من خواست تا به ابومسلم بیایم و کمک کنم تا این تیم را به لیگ برتر بیاوریم.
* یعنی خداداد باعث ماندنت در ایران شد؟
بله. خدا می داند که پس از جدایی ام از تراکتور، پنج پیشنهاد از تیمهای لیگ برتری داشتم. حتی من سه روز روی پیشنهاد خداداد فکر کردم و با توجه به اینکه خداداد راه پای من را به فوتبال ایران باز کرد و باعث موفقیتم در پیام و سپس پیوستن به تیم بزرگ پرسپولیس شده بود، نسبت به او احساس دین می کردم و این دین را نمی شد با پول پرداخت کرد و باید جواب کمک های او را می دادم.
* اما می گویند برای پیوستن به ابومسلم و حضور به مدت نیم فصل حدود 200 میلیون تومان گرفته ای؟
ببینید من اصلا برای پول به ابومسلم نیامدم. باز هم تأکید می کنم که من همان وقت پنج پیشنهاد لیگ برتی داشتم و به راحتی می توانستم به یکی از آن تیمها بروم. اما اینجا خیلی اذیت شدم و دیگر دلم نمی خواست در ایران بمانم، آن موقع بود که خداداد از من خواست مدت چهار ماه در کنار ابومسلم باشم و من هم این پیشنهاد را پذیرفتم.
* شرایط در ابومسلم چطور است، آیا توانسته ای خودت را با دیگر بازیکنان این تیم وفق بدهی؟
خداداد تیم خوبی را جمع کرده است و بازیکنان تقریبا به هماهنگی نسبی رسیده اند. در مورد من هرچند در اولین بازی نیم فصل دوم توانستم به میدان بروم و گل بزنم اما مدتی بعد از آن بد شانسی آوردم و بیرون از زمین مسابقه مصدوم شدم و نتوانستم با تیم ادامه دهم.
* مصدومیت خارج از زمین مسابقه؟ مگر چه اتفاقی افتاد؟
همان روزهایی که مشهد به شدت سرد بود و برف آمد، وقتی جایی بودم و می خواستم از پله ها بیایم پایین لیز خوردم و افتادم و پایم شکست!
* الان چه وضعیتی داری؟
خوشبختانه پس از گذراندن فیزیوتراپی و امور مربوط به درمان، تمرینات را به صورت انفرادی شروع کرده ام و کم کم سعی می کنم خودم را به تیم برسانم. البته اگر خداداد بعنوان سرمربی تیم از شرایطم رضایت داشته باشد.
* تیم تان هم که هفته پیش در مشهد حساس ترین بازی اش مقابل پیکان را باخت. با این شرایطی که در جدول مسابقات پیش آمده فکر می کنی ابومسلم بتواند به لیگ برتر صعود کند؟
شرایط در بازی با پیکان مساعد نبود. از یک سو کمیته انضباطی تیم را از همراهی هوادارانش محروم کرده بود و از سوی دیگر قضاوت نه چندان مناسب داور مسابقه مزید بر علت شد تا تمرکز بازیکنان مان به خوبی روی بازی نباشد. الان هم باز امیدواریم به آینده. به نظر من یک شهر بزرگ مثل مشهد حیف است نماینده در لیگ برتر نداشته باشد. ابومسلم یک برند است و اسم بزرگی دارد، این تیم تا به امروز فوتبالیست های بزرگ و نابغه ای را به فوتبال کشور معرفی کرده است. من وقتی تماشاگران و ظرفیت های فوتبال این شهر را می بینم واقعا تأسف می خورم و دلم می سوزد که چرا مشهد نماینده ای در لیگ برتر ندارد.
* در در لحظات پایانی همان بازی مقابل پیکان شاهین حاجی بابایی، داور مسابقه اصرار به بازی جوانمردانه داشت و تو به شدت نسبت به این حرکت داور اعتراض داشتی.
(می خندد) بله خب! من همیشه گفته ام که هواداران وقتی به ورزشگاه می آیند باید حرمت داور مسابقه را حفظ کنند و کوچکترین اهانتی به وی نداشته باشند اما در بازی با پیکان هرچند هواداری در ورزشگاه نبود اما داور مسابقه تصمیمات عجیبی گرفت که همه را عصبی کرد. در بازی با پیکان چند صحنه مشکوک به پنالتی اتفاق افتاد اما در یکی از صحنه ها داور نه تنها پنالتی نگرفت بلکه به بازیکن ما هم کارت زرد داد. آخر بازی هم که آن حرکت عجیب را انجام داد. آخر به داور ربطی ندارد که در زمان وقت تلف کردن تیم حریف بخواهد بازیکن ما را وادار به انجام بازی جوانمردانه بکند. در این صحنه ها است که گاهی باید هواداران را درک کنیم.
* مسئولان باشگاه ابومسلم به تازگی گفته اند که اگر ابومسلم به لیگ برتر صعود نکند یک امتیاز لیگ برتری می خرند. اگر چنین اتفاقی بیفتد آیا فصل آینده هم در مشهد به فوتبال ادامه می دهی یا برمی گردی آلمان؟
من هم از مسئولان باشگاه شنیده ام که ابومسلم فصل آینده لیگ برتر است. با این وجود در خصوص سوال شما باید بگویم که 99 درصد اگر تیم را به لیگ برتر بیاوریم به آلمان باز خواهم گشت. دلم می خواهد به آلمان برگردم و کمی استراحت کنم.
* و آن یک درصد؟
نمی دانم. باید ببینیم خدا چه می خواهد.
