برای استفاده از همه امکانات سایت باید جاوا اسکریپت مرورگر خود را فعال کنید.

سيلوا با مدال جام‌جهاني در جيبش به منچسترسيتي رفت مردی کوچک برای کارهای بزرگ

ورزش > فوتبال  - داوید سیلوا، یکی از بازیکنان جدید منچسترسیتی است که روبرتو مانچینی علاقه زیادی به جذب او نشان داده بود.

 او به تازگی با اسپانیا به قهرمانی جهان دست پیدا کرده است و در والنسیا یکی از وزنه‌های تیم به شمار می‌رفت. گاردین با او درباره چگونگی آمدن به انگلیس و شرایطش گفت‌وگو کرده است.

اولین مشخصه داوید سیلوا که توجه شما را جلب می‌کند، جثه بسیار کوچک اوست. وقتی که هفته پیش روبرتو مانچینی، سرمربی منچسترسیتی، 4بازیکن جدید تیمش را در یک کنفرانس مطبوعاتی معرفی می‌کرد، گفت که ژروم بواتنگ، الکساندر کولاروف و یحیی توره را به خاطر هیکل درشت و قدرتشان به تیم آورده است. بعد رو برگرداند به داوید سیلوا و به شوخی گفت: «البته نه درمورد داوید. اما او یک بازیکن فوق‌العاده فوتبال است. می‌دانید، من می‌خواستم 5سال پیش وقتی در اینترمیلان بودم با او قرارداد ببندم. او 5سال من را منتظر گذاشت.»

نکته اینجاست که حضور سیلوا در انگلیس آنگونه که انتظار می‌رفت، توجه عموم را به‌خود جلب نکرده است. شاید این مسئله میراث جام جهانی باشد؛ جایی که سیلوا تنها در نخستین بازی از ابتدا برای اسپانیا به میدان رفت. یا شاید هم به خاطر این باشد که زمان عقد قرارداد، هفته آخر ژوئن بوده است؛ زمانی که همه چشم‌ها به رویداد‌های فوتبال در آفریقای جنوبی بود.

دلیل این بی‌‌توجهی هر چه باشد، سیلوا تنها دلیلی است که بزرگ‌ترین خرج‌کننده جهان، خرید مسعود اوزیل را چندان جدی نگرفته است. او یکی از «آدم کوچولوهایی» است که در سیستم «تا دم مرگ پاس‌کاری کنید» یکی از بهترین‌‌هاست؛ جایی که فلسفه فوتبال اینگونه است که پاس‌ندادن توپ یک گناه بزرگ به شمار می‌رود.

سیلوا بازیکنی است که فرناندو تورس دوست داشت به لیورپول برود. خوزه رینا یکی دیگر از بازیکنان اسپانیایی لیورپول درباره او به کنایه می‌گوید: «شاید او به سختی 50/1 متر قد داشته باشد اما استعدادی دارد که می‌توان برای آن مرد.»

در انگلیس به یک چپ پای کامل «فرهیخته» گفته می‌شود؛ و در این مورد سیلوا واقعا فرهیخته است. ال پائیس، روزنامه اسپانیایی یک بار در باره او گفته بود که «یک معدن ( از استعداد) درون خود دارد». پای راست او هم البته کاملا بدون استفاده نیست و سیلوا به خوبی از آن استفاده می‌کند.

او برای سیتی 25 میلیون پوند هزینه دربر داشته است. با این حال وقتی که در سال2008 سیتی یک هیأت را به والنسیا فرستاد تا درباره سیلوا و داوید ویا پرس و جو کند، قیمت آنها روی هم 135 میلیون پوند اعلام شده بود. مانوئل یورنته، رئیس والنسیا بعدا گفته بود که ویا می‌تواند از تیمش برود اما ترجیح می‌دهد در اطراف مستایا (ورزشگاه خانگی والنسیا) سطل جمع‌آوری کند تا اجازه بدهد سیلوا از تیم برود.

اما والنسیا زیر قرض کمر صاف نمی‌کرد و فروش سیلوا اجتناب‌ناپذیر بود. او درباره وضعیت باشگاهش می‌گوید: «در والنسیا همه چیز به هم ریخته بود. ما حتی پول هم نمی‌گرفتیم. ساخت و ساز در استادیوم جدید متوقف شده بود و زمان فروش من رسیده بود.»

ابتدا سیلوا درباره سیتی مقداری تردید داشت؛ «لیگ قهرمانان مهم‌ترین چیز است، درگیر بودن در آن واقعا حیاتی است.»
اما پافشاری‌های سیتی جواب داد. چلسی هم او را می‌خواست اما سیتی تلاش بیشتری کرد. او می‌گوید: «سیتی باشگاهی بود که بیشترین علاقه را به من نشان داد. آنها نشان دادند که در این زمینه جدی‌تر هستند و علاقه بیشتری نشان دادند. به همین خاطر من به آنجا رفتم. آنها همچنین طی فصل پیش هم علاقه نشان داده بودند و من می‌دانستم که آنها واقعا به من علاقه دارند.»

او می‌گوید که مانچینی چند بار وقتی با تیم ملی اسپانیا در محل اقامتش در جام جهانی بود با او تماس گرفته است؛ «من می‌توانم یک کمی ایتالیایی صحبت کنم. او به من گفت که چقدر همه مشتاق هستند تا من به سیتی بروم. می‌دانستم که آنها در جمع دو یا سه تیم برتر انگلیس نیستند. من خیلی در تاریخ وارد نشدم اما می‌دانم که آنها سال‌های سال است که هیچ جامی نبرده‌اند. اما من از برنامه‌های آینده مطلع شدم و همچنین بازیکنانی که آنها برای اینکه با دیگر باشگاه‌ها رقابت کنند می‌خرند.»

بنا بر اعتراف خود سیلوا، انگلیسی او چندان قوی نیست (او این مصاحبه را با یک مترجم انجام می‌دهد) اما او درس‌های انگلیسی می‌خواند و خود را به سبک زندگی در منچستر عادت می‌دهد. علاوه بر آن، فوتبالیست‌های حرفه‌ای روش ارتباط خاص خود را دارند که حتی در بین‌المللی‌ترین رختکن‌ها هم می‌توانند از آن استفاده کنند.وقتی که سیلوا به منچستر آمد مدال جام جهانی‌اش را در جیبش داشت چون نمی‌خواست آن را در ترانزیت گم کند. او را به زمین تمرین بردند، به بازیکنان معرفی کردند و به رختکن رفتند؛ «آنها یک پوستر از فینال جام جهانی روی دیوار گذاشته بودند» آیا این پوستر بازیکنانی بود که جام را بالای سر خود برده بودند؟ «نه، نایجل ده یانگ بود که با لگد به سینه ژابی‌آلونسو کوبید؛ همان خطای معروف.»

در منچستر اما روی مهربان ده‌یانگ دیده می‌شود. سیلوا می‌گوید: «من وقت زیادی با او گذرانده‌ام. بعد از فینال می‌دانستم که او قرار است هم‌تیمی جدید من شود بنابر این به سمتش رفتم و با او صحبت کردم. از وقتی که در منچستر بوده‌ام، او به من کمک کرده است که مستقر شوم. »سیلوا واقعا نحیف است. 70کیلوگرم وزن دارد و از آنهایی است که پیراهن به تنشان زار می‌زند، با قد 175سانتی‌متری‌اش واقعا با زمین فوتبال جور در نمی‌آید. وقتی که در سال 2008 هم پس از قهرمانی اروپا رینا روی سکو رفت تا بازیکنان را معرفی کند، درباره سیلوا گفت: «آپسر، آنکه خیلی خیلی کوچک است».

به‌صورت اجتناب‌ناپذیری در صنعت کلیشه‌ای فوتبال انگلیس، همین هیکل کوچک باعث خواهد شد که گزارشگران پسری را که از یک دهکده ماهیگیری در گران‌کاناریا آمده است زیر سؤال ببرند که آیا می‌تواند در یک لیگ فیزیکی مانند لیگ برتر دوام بیاورد یا نه. سیلوا به این پرسش می‌خندد و پاسخ می‌دهد: «در اسپانیا هم خیلی راحت نیست، می‌دانید که. آنجا هم بازیکنانی هستند که می‌توانند خیلی خطرناک باشند. این چیزی نیست که اصلا مرا نگران کند.» و نترسی سیلوا چیزی است که خیلی‌ها هم به آن اعتقاد دارند؛ لوئیس آراگونس، سرمربی پیشین تیم ملی اسپانیا گفته بود که او در میان بازیکنان تیم ملی، بیشترین دل و جرات را دارد.

ویسنته دل‌بوسکه، جانشین آراگونس هم او را نامزد بهترین بازیکن فصل کرد، اما در جام جهانی همه چیز به هم ریخت. «وقتی که به سوئیس باختیم من در ترکیب تیم بودم اما بعد از آن همه چیز تغییر کرد. به من توضیحی داده نشد و من هم نخواستم. اما مسئله این است، ما مردم کشورمان را خیلی خوشحال کردیم و خیلی خوب بود که من بخشی از آن بودم، حتی اگر خیلی هم بازی نکردم. البته دوست داشتم بیشتر بازی می‌کردم. اما در عین حال دیدن مردم که خیلی خوشحال هستند و خیلی هیجان‌زده، احساس خیلی خوبی بود. این احساس، بازی‌نکردن را جبران می‌کرد.»

سیلوا در بازی دوستانه هفته گذشته تیم ملی کشورش با مکزیک گل تساوی تیمش را در دقایق پایانی به ثمر رساند. مانچینی به قدری روی او حساب باز کرده است که از رفتن روبینیو و کرگ بلامی هیچ نگرانی‌ای ندارد؛ «من با تورس و رینا صحبت کردم که آمدن به انگلیس چطور خواهد بود. آنها به من گفتند که اینجا فضا خیلی رقابتی است و انگلیس جای خوبی برای بازی است. پول مسئله اصلی در اینجا نیست. چیزی که مهم است بردن جام و رفتن به لیگ قهرمانان اروپا است و من می‌دانم که می‌توانم آن را اینجا انجام دهم. باشگاه به جاهایی خواهد رفت که من می‌خواهم ببینم.»

تاریخ: 1389/5/25
اشتراک گذاری:          
لینک کوتاه:

نظرات
نام:
ایمیل:
وب سایت:
متن:
کد امنیتی:کد امنیتی
تکرار کد امنیتی: